فصل ۵۱
عشق را اقبالیست و ادباری، اقبال عشق در ادبار عاشقست زیرا که اگر عاشق مقبل بود معشوق در هودج عز خودش مسکن سازد و باشد که در اوقات نسیم صبا پردۀ وصل از پیش جمال براندازد و آنگاه عشق صولت خود بر که راند و حقوق دولت از که ستاند عشق مدبری طلبد روز برگشته و افتاده خواهد قعر مرادش در کشته تا صولت خود برو میراند و داد خود ازو میستاند و گاهیش بلطف میخواند و گاهیش بقهر میراند گاه تیرباران بلا میکند و گاهش نشانۀ محنت و ولا میسازد و گاهیش بر سریر عزت مینشاند و گاهیش در دام محنت میکشد:
گه در کشدم بدام اقبال غمت
گه برکشدم ز چاه ادبار دمت
یا این همه از کمال تسلیم سرم
بادا صنما فدای خاک قدمت
فصل ۵۰: عاشق را آن نیکوتر که خویشتن دار بود و کشندۀ یار بود زیرا که روزی بار بود اما رهگذر آن بردار بود:فصل ۵۲: اگر اقبال و ادبار عشق در مکوّن و ظهور بود دانم که عشق در حال مکون با صولت تر و باقوتتر بود زیرا که کمین گاه او جان عاشق است چون در جان نهان شود درد بیغایت شود و الم بی نهایت گردد و این اقبال عشق است و ادبار عاشق و این حال تا آنگاه بود که عاشق زنده بجان بود و متحرک بارکان بود چون زندهبجانان شود و ازین مرتبه برگذرد آن شود عشق رخت بربندد و این ادبار عشق و اقبال عاشق است:
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عشق را اقبالیست و ادباری، اقبال عشق در ادبار عاشقست زیرا که اگر عاشق مقبل بود معشوق در هودج عز خودش مسکن سازد و باشد که در اوقات نسیم صبا پردۀ وصل از پیش جمال براندازد و آنگاه عشق صولت خود بر که راند و حقوق دولت از که ستاند عشق مدبری طلبد روز برگشته و افتاده خواهد قعر مرادش در کشته تا صولت خود برو میراند و داد خود ازو میستاند و گاهیش بلطف میخواند و گاهیش بقهر میراند گاه تیرباران بلا میکند و گاهش نشانۀ محنت و ولا میسازد و گاهیش بر سریر عزت مینشاند و گاهیش در دام محنت میکشد:
هوش مصنوعی: عشق دارای دورانها و حالاتی متفاوت است. عشق زمانی به بار مینشیند که عاشق در حال پیشرفت باشد، اما اگر عاشق دلسرد شود، معشوق هم در حالت انزوا قرار میگیرد. در چنین شرایطی، عشق به سراغ چه کسی برود و از چه کسی درخواست حقوق کند؟ عشق، به دنبال تدبیر و راهی برای بازگشت است و ممکن است در این راه با چالشهایی مواجه شود. گاهی عشق به شکل شدید و قدرتمند خود را نمایان میکند و در مواقعی دیگر، با مهربانی و محبت به پیش میآید. بعضی اوقات هم عشق میتواند منجر به درد و رنج شود یا عاشق را به اوج افتخار برساند، در حالی که در موقعیتهای خاصی ممکن است به دام سختیها گرفتار شود.
گه در کشدم بدام اقبال غمت
گه برکشدم ز چاه ادبار دمت
هوش مصنوعی: گاهی در شوق و محبت تو به اوج میرسم و خوشحالی و موفقیتی را احساس میکنم، و گاهی هم از ناامیدی و غم تو به قعر و تاریکی میافتم.
یا این همه از کمال تسلیم سرم
بادا صنما فدای خاک قدمت
هوش مصنوعی: به خاطر تسلیم کامل من به عشق و زیبایی تو، شاید این همه حالتها و احساسات از من است. وای بر من که حتی خاک زیر پای تو را دوست دارم و جانم را فدای آن میکنم.