فصل ۴
اگر این معنی در بتکده روی نماید روی به بت باید آورد و زنّار گاهگاه بر میانِ وقت باید بست و از غم برست و به یقین باید دانست که عاشقِ گرانمایهٔ سبکرو را هر چیز که جز معشوقست حجاب راه معشوقست:
کعبه و بتخانه حجابند و بس
روی دلم سوی رخ یار کو
قبله بدل گشت درین ره مرا
خیز بگو قبلۀ کفار کو
ای عزیز چون خطاب مستطاب جاءَ الحقُّ وَ زَهَقَ الباطِل وارد گشت بتان مکه از لذت بشارت ظهور نور حق در روی افتادند خَرّوا له سَجَّدا..
تا قبلۀ عشاق جهان روی تو شد
روی بت و بتگران همه سوی تو شد
چوگان سر زلف تو رهبان چو بدید
انگشت برآورد و یکیگویِ تو شد
فصل ۳: تا عاشق را در عالم صورت و عالم معنی قبلۀ بود بجز جمال معشوق صادق نبود بلکه اگر باختیار روی بقبله آرد مشرک بود. شیخ ابوسعید ابوالخیر قَدّس اللّهُ روحَهُ بر سر روضۀ پیر خود ابوالفضل حسن سرخسی قُدِّسَ سِرُّه که مقتدای او بود در طریقت بجمال ذوالجلال مکاشف شد روی دل بحضرت بی جهت او آورد گفت:فصل ۵: عشق چو از عاشق هر چیز که جز معشوق بود محو کرد او را فرمود که اکنون روی بدل بیجهت خود آر و مرا هزار قبله پندار زیرا که چون فراش لاساحت دل از غبار اغیار پاک کند سلطان الا در وی بی کیفیتی نزول کند.
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگر این معنی در بتکده روی نماید روی به بت باید آورد و زنّار گاهگاه بر میانِ وقت باید بست و از غم برست و به یقین باید دانست که عاشقِ گرانمایهٔ سبکرو را هر چیز که جز معشوقست حجاب راه معشوقست:
هوش مصنوعی: اگر در میخانه عشق احساسات و جذبههای جدیدی بوجود آید، باید به کانون عشق توجه کرد و گهگاه افسوس و اندوه را از خود دور کرد. باید اطمینان داشته باشیم که عاشق واقعی، نیازی ندارد به هیچ چیز جز معشوق خودش، چون هر آنچه غیر از معشوق است، مانع رسیدن به او خواهد بود.
کعبه و بتخانه حجابند و بس
روی دلم سوی رخ یار کو
هوش مصنوعی: کعبه و بتخانه فقط حجاب هستند و هیچ چیز دیگری، دل من تنها به سمت چهره محبوب مینگرد.
قبله بدل گشت درین ره مرا
خیز بگو قبلۀ کفار کو
هوش مصنوعی: در این مسیر، جهت و هدف من تغییر کرده است. بلند شو و بگو که محل نیایش کافران کجا است؟
ای عزیز چون خطاب مستطاب جاءَ الحقُّ وَ زَهَقَ الباطِل وارد گشت بتان مکه از لذت بشارت ظهور نور حق در روی افتادند خَرّوا له سَجَّدا..
هوش مصنوعی: ای عزیز، زمانی که ندا و پیام حق به گوش رسید و باطل از بین رفت، بتهای مکه به خاطر خوشحالی از ظهور نور حق به زمین افتادند و به عنوان نشان تسلیم، سجده کردند.
تا قبلۀ عشاق جهان روی تو شد
روی بت و بتگران همه سوی تو شد
هوش مصنوعی: قبلۀ عاشقان در این دنیا، وجود توست. به خاطر تو، همه مجذوب زیباییات شدهاند و دل به سوی تو سپردهاند.
چوگان سر زلف تو رهبان چو بدید
انگشت برآورد و یکیگویِ تو شد
هوش مصنوعی: زمانی که رهبان (زاهد) زیبایی و جاذبه موهای تو را مشاهده کرد، به شگفتی انگشت خود را به سوی تو اشاره کرد و در حقیقت به نوعی تسلیم جاذبهات شد.