فصل ۲۹
چنانکه عاشق را ذکر دنیا و آخرت فرو میباید گذاشت نظر سر هم از ازل و ابد بر میباید داشت زیرا که ازل عبارت از اول زمانست و ابد اشارت بآخر زمانست و همت عاشق ماوراء زمانست. ای برادر آن بهتر که عاشق روی دل بحقیقت وجود خود آرد و بیقین داند که حقیقت وجود او زمانی و مکانی نیست و پیوسته با خود میگوید:
ای دل ز جهان نیک و بد بیرون شو
وز عالم بیخوان تو خود بیرون شو
خواهی که ز وحدتش تو آگاه شوی
بگذار ازل پس ز ابد بیرون شو
فصل ۲۸: عقل کدخدای سرای دنیا و آخرتست و روی دل در عشق بدین هر دو آوردن از معشوقی که این هر دو بنده دران راه اویند حجاب بود و آنچه آن گرم رو بگوشه چشم بهر دو باز ندید که ما زاغَ الْبَصَر وَ مَاطَغی.. سر این معنی است در ما زاغَ الْبَصَرُ تذرو رنگین عقل را شکارگاه باز عشق کردنست. و اللّه که در استغراق بعشق در دنیا و آخرت بچشم قبول دیدن بت پرستیدن است:فصل ۳۰: عشق آفتاب است عقل ذرّه؛ اگرچه ذرّه در تاب آفتاب در ظهور آمد اما از کجا او را طاقت آن بوَد که به خود در پرتو آن نور آید:
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چنانکه عاشق را ذکر دنیا و آخرت فرو میباید گذاشت نظر سر هم از ازل و ابد بر میباید داشت زیرا که ازل عبارت از اول زمانست و ابد اشارت بآخر زمانست و همت عاشق ماوراء زمانست. ای برادر آن بهتر که عاشق روی دل بحقیقت وجود خود آرد و بیقین داند که حقیقت وجود او زمانی و مکانی نیست و پیوسته با خود میگوید:
هوش مصنوعی: عاشق باید توجهی به دنیا و آخرت نداشته باشد و باید نگاهش را از ابتدا تا انتها معطوف کند، چرا که ازل به معنای آغاز زمان و ابد به معنای پایان زمان است. عشق فراتر از زمان است. برادر، بهتر این است که عاشق به واقعیت وجود خودش توجه کند و بداند که حقیقت وجود او نه به زمان بستگی دارد و نه به مکان. او باید همیشه با خود بگوید:
ای دل ز جهان نیک و بد بیرون شو
وز عالم بیخوان تو خود بیرون شو
هوش مصنوعی: ای دل، از دنیای خوب و بد فراتر برو و از این عالم بیمعنا خودت را جدا کن.
خواهی که ز وحدتش تو آگاه شوی
بگذار ازل پس ز ابد بیرون شو
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از یگانگی او باخبر شوی، باید از زمان و محدودیتهای آن خارج شوی و در ازلیت بسازی.