گنجور

فصل ۲۲

اگر عشق، شریک روح است، خسارت چرا بر شریک روا می‌داری؟ برادر! عشق مقدس است از شریک و از شبیه، اما روح سر از شرکت او برمی‌آرد و از برای اثبات وحدت معشوق رقم خسارت خَسِرَ الدُّنیا وَالْآخِرَة بر روح می‌کشد با او می‌گوید که به دولت وصل آنگاه رسی که در خود برسی و به عالم اصل خود آنگاه باز‌شوی که با نیستی انباز شوی و به یقین بدانی:

گر هر چه ترا هست همه دربازی
ور هستی خود جدا کنی انبازی
باشد که ز خود باز رهی در‌تازی
در پرتو نور او پناهی سازی
فصل ۲۱: عشق آسمان است و روح زمین؛ یعنی عشق فاعل است و روح قابل‌. بدین نسبت میان ایشان ارتباطی است معنوی، او این را درمی‌کشد و این او را برمی‌کشد تا معنی رابطه‌ی او درکشنده است و این برکشنده. و آنچه عاشق به معشوق مایل است و معشوق به عاشق ناظر است ازین جهت است و این از فهم اهل علم دورست و از نظر بصیرت ایشان مستور است. زیرا که علم نقیب بارگاه است، در درگاه، ترتیبِ خیل و حشم و وجود و عدم نگاه دارد و اما بر ادراکِ اسرار پادشاه کاری ندارد. و خاصیّت عشق هم اینجا از تأثیر فرومانَد زیرا که تأثیر خاصیت او آن بوَد که قابل را مستعد قبول فعل فاعل کند چون کرد فاعل بر کارست و قابل در دیدارست وَذلِکَ سِرُّ عَجیبٌ.فصل ۲۳: اگر عشق صفت لازمه‌ی روح است بی او ناقص باشد و او خود بی روح نباشد چون سلطان جمال معشوق، ولایت نهاد عاشق را در ضبط آرد و دار‌الملک خود سازد عشق که صفت لازمه‌ی روحست و روح که موصوف بدوست با یکدیگر تدبیر مفارقت کنند اگرچه ممکن نبود اما بی مکوّن و ظهوری نبود. عشق در کمین کُمون مخفی شود روح پندارد که رفت و بدین پندار خود را وداع کردن گیرد عشق خود نرفته باشد چون مکوّن در ظهور آمد بر روح غیرت آورد زیرا که از محبوب بی‌نشان نشانها یابد پندارد که او اوست روح گوید «من او نیَم امّا بی او نیَم»:

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر عشق، شریک روح است، خسارت چرا بر شریک روا می‌داری؟ برادر! عشق مقدس است از شریک و از شبیه، اما روح سر از شرکت او برمی‌آرد و از برای اثبات وحدت معشوق رقم خسارت خَسِرَ الدُّنیا وَالْآخِرَة بر روح می‌کشد با او می‌گوید که به دولت وصل آنگاه رسی که در خود برسی و به عالم اصل خود آنگاه باز‌شوی که با نیستی انباز شوی و به یقین بدانی:
هوش مصنوعی: اگر عشق، همراه روح است، چرا به او آسیب می‌زنی؟ برادر! عشق مقدس‌تر از هر شریک و شبیه است، اما روح از این ارتباط جدا می‌شود و برای نشان دادن وحدت معشوق، آسیب‌هایی را باید تحمل کند. او به روح می‌گوید که تنها وقتی به خوشبختی واقعی می‌رسی که خود را بشناسی، و به اصل وجود خود برمی‌گردی هنگامی که با عدم همراه شوی و به یقین بدانی:
گر هر چه ترا هست همه دربازی
ور هستی خود جدا کنی انبازی
هوش مصنوعی: اگر هر چیزی که داری را از بازی جدا کنی، در واقع تنها هستی خود را بیان کرده‌ای.
باشد که ز خود باز رهی در‌تازی
در پرتو نور او پناهی سازی
هوش مصنوعی: امیدوارم که از خودت رها شوی و در نور او، امنیتی به دست آوری.