گنجور

فصل ۲

هر چیز که هست او را قبله ایست و روی او یا از راه صورت یا از راه معنی بدان قبله است مگر عشق بی روی که او ماحی قلبهاست گاه گاه عشق را در بوتۀ ابتلا بکلی بگدازد و از وجود او بپردازد و روی بعالم بیجهات محبوب آرد و از اینجا گفته‌اند:

چون قبله بجز جمال محبوب نبود
عشق آمد و محو کرد هر قبله که بود

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر چیز که هست او را قبله ایست و روی او یا از راه صورت یا از راه معنی بدان قبله است مگر عشق بی روی که او ماحی قلبهاست گاه گاه عشق را در بوتۀ ابتلا بکلی بگدازد و از وجود او بپردازد و روی بعالم بیجهات محبوب آرد و از اینجا گفته‌اند:
هوش مصنوعی: هر چیزی که وجود دارد، او به عنوان مقصد و محور است و ما یا از طریق ظاهر یا از طریق معنا به آن مقصد دست می‌یابیم، به جز عشق که بی‌صورت است و مرکز قلب‌ها محسوب می‌شود. گاهی عشق به قدری انسان را آزمایش می‌کند که کاملا از آن می‌گذرد و توجهش به جهانی غیر از محبوب معطوف می‌شود. به همین دلیل گفته می‌شود:
چون قبله بجز جمال محبوب نبود
عشق آمد و محو کرد هر قبله که بود
هوش مصنوعی: چون جز زیبایی معشوق هیچ چیز دیگری را نمی‌توان به عنوان جهت و هدف قرار داد، عشق به وجود آمد و تمام قبله‌ها و اهداف دیگر را تحت تأثیر خود قرار داد.