اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روح و عشق هر دو در یک زمان موجود شدند و از مکوّن در ظهور آمدند، روح را بر عشق آمیزشی پدید آمد و عشق را با روح آویزشی ظاهر شد، چون روح بخاصیت در عشق آویخت عشق از لطافت بدو آمیخت، بقوت آن آویزش و آمیزش میان ایشان اتحاد پدید آمد، ندانم که عشق صفت شد و روح ذات یا عشق ذات شد و روح صفت، حاصل هر دو یکی شدند. چون تابش جمال معشوق از اول دل ربانی پدید آمد عشق با روح در گفت و شنید آمد چون یکی بباد نسبت داشت و دیگری بآتش، باد آتش برمیافروخت و آتش مرورا میسوخت، حاصل آتش غالب شد و هوا مغلوب بماند و آیۀ لاتُبْقِی وَلاتذَر بر وجود خواند. عشق غالب شده چون بپرتو انوار معشوق رسید مغلوب شد بدین سبب نتوان دانست که عشق با عاشق ساخته تر از آن بود که با معشوق زیرا که عشق بر عاشق امیرست اما در قبضۀ اقتدار معشوق اسیر است.
هوش مصنوعی: روح و عشق به طور همزمان پدید آمدند و از همدیگر ظهور کردند. روح به عشق پیوست و عشق نیز وجودش را به روح وابسته کرد. زمانی که روح به عشق پیوست، عشق با لطافتی به روح ترکیب شد و پیوندی بین این دو به وجود آمد. اکنون مشخص نیست که آیا عشق صفت روح است یا روح صفت عشق، زیرا هر دو یکی شدند. زمانی که زیبایی معشوق بر دل عاشق تابید، عشق و روح به گفتوگو پرداختند، یکی مانند باد و دیگری مانند آتش بود. باد آتش را شعلهور میکرد و آتش عاشق را میسوزاند. در نهایت آتش بر باد غالب شد و او را تحت کنترل خود درآورد. عشق در این выигی مغلوب شد و وقتی که به نورهای معشوق رسید، نتوانست تشخیص دهد که آیا عشق به عاشق نزدیکتر است یا به معشوق، زیرا عشق بر عاشق سلطه دارد اما در برابر قدرت معشوق به نوعی تحت تسلط است.
عشق تو امیراست کنون برجانم
بیچاره شده منتظر فرمانم
هوش مصنوعی: عشق تو اکنون به همچون فرماندهای است که جانم را به تسخیر درآورده و من در انتظار دستورات تو ماندهام.
در قبضۀ قدرتت اسیرم
چون نیست پدیدای پسر درمانم
هوش مصنوعی: من به دلیل تسلط و قدرت تو در تنگنا قرار دارم، زیرا وجود فرزند تو که میتواند نجاتدهندهام باشد، در دسترس نیست.
حاشیه ها
1401/12/07 18:03
حمیدرضا سلیمانی
آیۀ لاتُبْقِی وَلاتذَر: شراره آن دوزخ از دوزخیان هیچ باقی نگذارد و همه را بسوزاند و محو گرداند.