گنجور

فصل ۱۶۳

عاشق خود را بدان هلاک کند که خود را جز عدم منتفی نداند ای درویش یافت مقصود در قدم است و از خود رستن در عدم چون بالوث حدوث بقدم رسیدن میسر نیست باری عدم و آنچه گفته‌اند که شهود را خمود شرط راه است سر این سخن است:

در عشق اگر نیست شوی هست شوی
در عقل اگر هست شوی پست شوی
وین بوالعجبی ببین که از بادۀ عشق
هشیار گهی شوی که سرمست شوی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عاشق خود را بدان هلاک کند که خود را جز عدم منتفی نداند ای درویش یافت مقصود در قدم است و از خود رستن در عدم چون بالوث حدوث بقدم رسیدن میسر نیست باری عدم و آنچه گفته‌اند که شهود را خمود شرط راه است سر این سخن است:
هوش مصنوعی: عاشق باید به حدی به معشوقش عشق ورزد که جان خود را به خاطر او فدای کند و جز نبودن خود را نبیند. ای درویش، حقیقت در قدم اول پیدا می‌شود و رهایی از خود و رسیدن به عدم غیر ممکن است. بنابراین، عدم و چیزهایی که گفته شده‌اند درباره خاموشی شهود به عنوان شرط راه، ریشه در این مفهوم دارد.
در عشق اگر نیست شوی هست شوی
در عقل اگر هست شوی پست شوی
هوش مصنوعی: در عشق اگر خود را از دست بدهی، به حقیقت خود نزدیک‌تر می‌شوید؛ اما اگر در عقل و دانش بمانی، ممکن است سقوط کنی و به جایگاهی پایین‌تر برسی.
وین بوالعجبی ببین که از بادۀ عشق
هشیار گهی شوی که سرمست شوی
هوش مصنوعی: عشق به قدری تاثیرگذار است که گاهی باعث می‌شود انسان تحت تاثیر آن کاملاً هوشیار باشد و در موقعیتی دیگر چنان غرق در سرمستی و شیدایی شود که از حال خود بی‌خبر گردد.

حاشیه ها

1403/09/27 00:11
حیران حیران

بنازم