فصل ۱۵۹
ای دوست چون بدایت دوستی از یُحِبُّهُم بود هر آینه از علل مقدس بود و از زلل منزه، در ضمن این سخن سری عظیم است ای دوست آنکه از محبت خود اخبار کرده بمحبت تو گواهی داد یُحِبُّهُم اخبار او بمحبت خود یُحِبُونَهُ شهادت بر محبت تو اگر آن محبت مقدس است این هم مقدس است زیرا که در عشق این و آن نبود پس بگو مقدس است مقدس، پس تکرار بگذار تا از کثرت بوحدت آئی و ذلک سر.
فصل ۱۵۸: عشق اثر دارد غیبی است مقدس از عللو منزه از طلب عاشق، نصیب از که طلبد چون او که ملاک عاشق است برآید عاشق را مراد در برآمدن مراد معشوق بود از وی، و مراد معشوق هلاک وی، عاشق بیچاره از دوستی وی دشمن خود شده است لا اِلهالَّا اللّه در قسطنطنیه درویشی صادق بر ترسا بچۀ عاشق شد چون بیچاره از دور دروی نظر کردی بیهوش شدی و در خروش شدی روزی ناگاه آن ماه را بر سر بازاری دید که زناری میخرید بنزدیک او آمد و گفت از این زنار دو بردار که قدم اول در محبت موافقت است و موافقت ترک مخالفت است:فصل ۱۶۰: دریُحِبُّهُم و یُحِّبونَهُ سه در یُحِبُّهُم و چهار در یُحِبُّونَهُ این را بدان سه ده بدیده بصیرت در این نقطه که برنون جمع است نظر و حقیقت وجود را ازوحدت خبر کن:
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دوست چون بدایت دوستی از یُحِبُّهُم بود هر آینه از علل مقدس بود و از زلل منزه، در ضمن این سخن سری عظیم است ای دوست آنکه از محبت خود اخبار کرده بمحبت تو گواهی داد یُحِبُّهُم اخبار او بمحبت خود یُحِبُونَهُ شهادت بر محبت تو اگر آن محبت مقدس است این هم مقدس است زیرا که در عشق این و آن نبود پس بگو مقدس است مقدس، پس تکرار بگذار تا از کثرت بوحدت آئی و ذلک سر.
هوش مصنوعی: ای دوست، چون آغاز دوستی از عشق و محبت به دیگران نشأت میگیرد، این امر به یقین از علل مقدس و دور از خطاست. در این میان، سخنی بزرگ نهفته است. ای دوست، آنکه از محبت خود سخن میگوید، در واقع بر محبت تو شهادت میدهد. اگر آن عشق مقدس است، این نیز مقدس خواهد بود؛ زیرا در عشق، تفکیکی وجود ندارد. پس بگو که هر دو مقدس هستند و این را تکرار کن تا از کثرت به وحدت برسی و این، راز بزرگ است.

عینالقضات همدانی