گنجور

فصل ۱۱۵

آشنائی عاشق با معشوق محالست و طالب روشنائی در عالم عشق ضلال است هودج عز معشوق بر اوج قافلۀ قاف کبریاست و نشو ونمای عاشق در حضیض سفلی، نه او را حلول و نزول از عالم عزت جایز نه این را صعود و ترقی از حضیض حدوث ممکن:

از عشق دلا کسی بجائی نرسد
کو را ز وجود خود بلائی نرسد
چون عشق بنزد عقل ملک ابدست
ملک ابدی بهر گدائی نرسد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آشنائی عاشق با معشوق محالست و طالب روشنائی در عالم عشق ضلال است هودج عز معشوق بر اوج قافلۀ قاف کبریاست و نشو ونمای عاشق در حضیض سفلی، نه او را حلول و نزول از عالم عزت جایز نه این را صعود و ترقی از حضیض حدوث ممکن:
هوش مصنوعی: آشنایی عاشق و معشوق غیرممکن است و کسی که در جستجوی روشنایی در عرصه عشق باشد، در مسیر گمراهی حرکت می‌کند. جایگاه معشوق در بالاترین نقطه و در اوج مقام و عزت است، در حالی که وضعیت عاشق در پایین‌ترین سطح و در حضیض است. برای عاشق نه می‌توان از مقام عزت سقوط کرد و نه برای معشوق امکان صعود از پایین‌ترین سطح وجود دارد.
از عشق دلا کسی بجائی نرسد
کو را ز وجود خود بلائی نرسد
هوش مصنوعی: از عشق، کسی به جایی نمی‌رسد که ز وجود خود آسیبی نببیند.
چون عشق بنزد عقل ملک ابدست
ملک ابدی بهر گدائی نرسد
هوش مصنوعی: عشق نزد عقل، دارای مقام و قدرتی دائمی و بی‌نهایت است، اما کسانی که در دنیا به جستجوی این عشق هستند، به آن نمی‌رسند و در واقع، عشق حقیقی برای افراد نادانی که به دنبال منافع مادی هستند، در دسترس نیست.