بخش ۵ - باور مکن
جان پسر، گوش به هر خر مکن
بشنو و باور مکن
تجربه باز مکرر مکن
بشنو و باور مکن
مملکت ما شده امن و امان
از همدان تا طبس و سیستان
مشهد و تبریز و ری و اصفهان
ششتر و کرمانشه و مازندران
امن بود، شکوه دگر، سر مکن
بشنو و باور مکن
یافته اجحاف و ستم خاتمه
نیست کسی را ز کسی واهمه
هست مجازات برای همه
حاکم مطلق چو بود محکمه:
محکمه را مسخره دیگر مکن
بشنو و باور مکن
نسخ شد آئین ستم گستری
هیچ دخالت نکند لشکری
در عمل مذهبی و کشوری
نیست به قانون شکنی کس جری
شکوه سپس بر سر منبر مکن
بشنو و باور مکن
عصر نو، آئین تجدد بود
فکر نو و صحبت نو مد بود
گرچه کله های سپهبد بود
اصل ندارد ز تعمد بود
فکر اطاعت تو ز سر در مکن
بشنو و باور مکن
نیت ملت چه بود: ارتجاع!
کهنه پرستیش محل نزاع
قصد وزیران نبود: انتفاع
دولتیان ده نکنند ابتیاع
نیت بد، جان برادر مکن
بشنو و باور مکن
صحبت جمهوریت از بین رفت
غصه مخور این نیت از بین رفت
فرقه بی تربیت از بین رفت
زمزمه عاریت از بین رفت
خاطر آسوده مکدر مکن
بشنو و باور مکن
نیست بر این ملت یک لاقبا
فکر اجانب پس از این رهنما
هست دگر موقع صلح و صفا
نیست ز هم دولت و ملت جدا
واهمه از توپ شنبدر مکن
بشنو و باور مکن
گر بشود مجلس شوری ظنین
زود ببرید سر مفسدین
پر خط آهن شود ایران زمین
ملک شود رشک بهشت برین
تکیه تو بر عدل مظفر مکن
بشنو و باور مکن
تکیه دولت همه بر ملت است
ملت از آن، حامی این دولت است
لندن از این حادثه در حیرت است
مسکو از این واقعه در زحمت است
دولت حقه است، فغان سر مکن
بشنو و باور مکن
آن که نکردست جوانان به گور!
زر نستاندست ز مردم به زور!
پا زده زیر چهل و یک کرور!
لندنیان را بنمودست بور!
زو طلب خویش مکرر مکن
بشنو و باور مکن
عصر تجدد بود و بلشویک
خلق به اموال تو یکسر شریک
از پی زر کس نکند آنتریک
مقصد احرار بود نام نیک
حمل تو بر مقصد دیگر مکن!
بشنو و باور مکن
خارجه، انهار خراسان نبرد
اسکله و شیله گیلان نبرد
خطه بحرین به عمان نبرد
آبروی ملت ایران نبرد
دیده ازین غصه دگر تر مکن
بشنو و باور مکن
نیمه شبها سر بیراهه راه
کشته شد ار چند نفر بی گناه
بود غرض راحت خلق اله
هست سفارت سخنم را گواه
جان بده و مفسده شر مکن
بشنو و باور مکن
بخش ۴ - جمهوری نامه: چه ذلتها کشید این ملت زاربخش ۶ - تصنیف جمهوری: دست اجنبی چون کرد، کشور عجم ویران
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جان پسر، گوش به هر خر مکن
بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: بچه جان، به حرف هر کسی گوش نده و هر چیزی را که میشنوی، حتماً قبول نکن.
تجربه باز مکرر مکن
بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: تجربه گذشته را دوباره تکرار نکن، بلکه به شنیدههایت گوش بده و به آنها ایمان داشته باش.
مملکت ما شده امن و امان
از همدان تا طبس و سیستان
هوش مصنوعی: کشور ما اکنون در امنیت و آرامش است و از همدان تا طبس و سیستان همه جا آرام و بیخطر است.
مشهد و تبریز و ری و اصفهان
ششتر و کرمانشه و مازندران
هوش مصنوعی: شهرهای مشهد، تبریز، ری و اصفهان، همچنین کرمان و مازندران، همگی از مناطق مهم و شناختهشده ایران هستند.
امن بود، شکوه دگر، سر مکن
بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: اگر در امنیت هستی، درگیر مشکلات و نداهای جدید نشو، فقط بشنو اما به آنها اعتماد نکن.
یافته اجحاف و ستم خاتمه
نیست کسی را ز کسی واهمه
هوش مصنوعی: ظلم و ستم به معنای پایان و سرانجام نیست و هیچکس از دیگری نمیترسد.
هست مجازات برای همه
حاکم مطلق چو بود محکمه:
هوش مصنوعی: هر حاکم مطلقی باید پاسخگو باشد و برای اعمالش مجازات تعیین شده است، زیرا در نهایت، قاضی و دادگاه وجود دارد.
محکمه را مسخره دیگر مکن
بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: دیگر دادگاه را جدی نگیرید و به حرفهای آن توجه نکنید.
نسخ شد آئین ستم گستری
هیچ دخالت نکند لشکری
هوش مصنوعی: تمامی قوانین ظلم و ستم لغو شده و هیچ نیرویی نمیتواند در این امر دخالت کند.
در عمل مذهبی و کشوری
نیست به قانون شکنی کس جری
هوش مصنوعی: در امور مذهبی و کشور، هیچکس مجاز نیست که بیقانونی کند و تخلف نماید.
شکوه سپس بر سر منبر مکن
بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: حرفهای بزرگ و ادعاهای خود را در جمع نزن؛ توجه کن و قبول نکن.
عصر نو، آئین تجدد بود
فکر نو و صحبت نو مد بود
هوش مصنوعی: عصر جدید، دورهای بود که به نوآوری و تغییرات فکری اهمیت میداد و همواره ایدهها و گفتگوهای تازهای مطرح میشد.
گرچه کله های سپهبد بود
اصل ندارد ز تعمد بود
هوش مصنوعی: اگرچه سرداران و فرماندهان بزرگی وجود دارند، اما اصل این مسئله به عمد از سوی کسی نیست.
فکر اطاعت تو ز سر در مکن
بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: به فکر اطاعت از تو نباش، فقط بشنو و به آن باور نکن.
نیت ملت چه بود: ارتجاع!
کهنه پرستیش محل نزاع
هوش مصنوعی: هدف و آرزوی مردم چه بود؟ بازگشت به عقب! و وابستگی به گذشته باعث بروز اختلافات شد.
قصد وزیران نبود: انتفاع
دولتیان ده نکنند ابتیاع
هوش مصنوعی: نیت وزیران این نبود که فقط به دنبال سود شخصی خود باشند و برای دولتیها امکاناتی فراهم نکنند.
نیت بد، جان برادر مکن
بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: بد نیت نداشته باش و به برادر خود آسیب نرسان. این موضوع را بشنو و به آن ایمان نیاور.
صحبت جمهوریت از بین رفت
غصه مخور این نیت از بین رفت
هوش مصنوعی: نگران نباش که بحث دربارهٔ جمهوریت پایان یافته است؛ چون در واقع هدف و نیت اصلی این گفتگو دیگر وجود ندارد.
فرقه بی تربیت از بین رفت
زمزمه عاریت از بین رفت
هوش مصنوعی: گروه بیسواد و ناآگاه از بین رفت و صدای ناپایدار و غیرمعتبر نیز خاموش شد.
خاطر آسوده مکدر مکن
بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: دل خود را آرام نگهدار و نگذار چیزهای ناپسند آن را به هم بریزد. گوش کن، اما آنچه را میشنوی باور نکن.
نیست بر این ملت یک لاقبا
فکر اجانب پس از این رهنما
هوش مصنوعی: این ملت نیازی به افکار بیگانه ندارد و بعد از این، باید به راهنماییهای خود اتکا کند.
هست دگر موقع صلح و صفا
نیست ز هم دولت و ملت جدا
هوش مصنوعی: زمان صلح و صفا به پایان رسیده و اکنون دیگر دولت و ملت از یکدیگر جدا هستند.
واهمه از توپ شنبدر مکن
بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: نگران حرفهای بیاساس نباش و به آنها اهمیت نده.
گر بشود مجلس شوری ظنین
زود ببرید سر مفسدین
هوش مصنوعی: اگر در مجلس شورای حساسیتی یا شکی پیدا شود، به سرعت باید با مفسدین برخورد شود و آنها را از سر راه برداشت.
پر خط آهن شود ایران زمین
ملک شود رشک بهشت برین
هوش مصنوعی: ایران با ایجاد خطوط آهن، به سرزمینی تبدیل میشود که باعث حسرت بهشت برین خواهد شد.
تکیه تو بر عدل مظفر مکن
بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: به امید عدالت و فرهنگ حاکم نباش، چرا که تنها به شنیدن و باور کردن بسنده نکن.
تکیه دولت همه بر ملت است
ملت از آن، حامی این دولت است
هوش مصنوعی: دولت بر پایه حمایت و قدرت مردم استوار است و مردم نیز از آن دولت حمایت میکنند.
لندن از این حادثه در حیرت است
مسکو از این واقعه در زحمت است
هوش مصنوعی: لندن از وقوع این حادثه شگفتزده و متعجب است، در حالی که مسکو به خاطر این رویداد دچار مشکل و زحمت شده است.
دولت حقه است، فغان سر مکن
بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: خوشی و سعادت واقعی فریبنده و ناپایدار است، پس فریاد نزن و به آن اعتماد نکن.
آن که نکردست جوانان به گور!
زر نستاندست ز مردم به زور!
هوش مصنوعی: کسی که جوانان را به گور نمیبرد، به زور از مردم طلا نمیگیرد.
پا زده زیر چهل و یک کرور!
لندنیان را بنمودست بور!
هوش مصنوعی: با فهمی از این بیت، میتوان گفت که شخصی به اندازهای شجاع و نترس است که پا بر روی چیزی گذاشته که دیگران از آن ترس دارند، و این عمل او توجه مردم لندن را به خود جلب کرده است.
زو طلب خویش مکرر مکن
بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: از درخواست مکرر خودداری کن، فقط بشنو و به آن اعتماد نکن.
عصر تجدد بود و بلشویک
خلق به اموال تو یکسر شریک
هوش مصنوعی: در دوران مدرنیته، بلشویکها به طور کامل در داراییهای تو شریک شدند.
از پی زر کس نکند آنتریک
مقصد احرار بود نام نیک
هوش مصنوعی: هیچکس به دنبال زر و زراندوزی نمیرود؛ هدف آزادیخواهان تنها نام نیک بر جای گذاشتن است.
حمل تو بر مقصد دیگر مکن!
بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: به مسیر و هدف خودت استوار بمان و اجازه نده که نظرات دیگران تو را منحرف کند. فقط شنیدار باش ولی به آنچه میشنوی، اعتماد نکن.
خارجه، انهار خراسان نبرد
اسکله و شیله گیلان نبرد
هوش مصنوعی: در خارج، رودهای خراسان مانند دو رقیب با هم در نبرد هستند و در گیلان نیز جنگ بین اسکله و شیله جریان دارد.
خطه بحرین به عمان نبرد
آبروی ملت ایران نبرد
هوش مصنوعی: سرزمین بحرین به عمان نرفت و آبروی ملت ایران را زیر سوال نبرد.
دیده ازین غصه دگر تر مکن
بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: دیگر به خاطر این غصه گریه نکن، فقط بشنو و به آن ایمان نیاور.
نیمه شبها سر بیراهه راه
کشته شد ار چند نفر بی گناه
هوش مصنوعی: در نیمه شبها، در جادهای ناهموار، انسانی جان خود را از دست داد، هرچند که چند نفر بیگناه نیز در این حادثه دچار آسیب شدند.
بود غرض راحت خلق اله
هست سفارت سخنم را گواه
هوش مصنوعی: هدف من از بیان سخن، آرامش و راحتی مردم است و این سخن گواهی بر این مطلب است.
جان بده و مفسده شر مکن
بشنو و باور مکن
هوش مصنوعی: جان خود را تحویل بده و به فتنه و فساد دامن نزن، فقط بشنو و آنچه میشنوی را باور نکن.