گنجور

بخش ۶ - تصنیف جمهوری

دست اجنبی چون کرد، کشور عجم ویران
تخم لق شکست آخر، در دهان این و آن
گفت فکر جمهوری، هست قند هندستان
هاتفی ز غیب، خوش گرفت عیب:
جمهوری نقل پشکل است این
بسیار قشنگ و خوشگل است این
تا تهیه در لندن، شد اساس جمهوری
خود سری تدارک شد، بر قیاس جمهوری
ارتجاع و استبداد، در لباس جمهوری
آمد و نمود، حیله با رنود
جمهوری نقل پشکل است این
بسیار قشنگ و خوشگل است این
شد خزان جمهوری، نو بهار امساله
دست اجنبی بنهاد، داغ بر دل لاله
شد نصیب این ملت، غصه و غم و ناله
بلبل سحر، کرد نوحه سر
جمهوری نقل پشکل است این
بسیار قشنگ و خوشگل است این
زین صدای نازیبا، در وطن طنین افتاد
بین ملت و دولت اختلاف و کین افتاد
طفل پاک آزادی، از رحم جنین افتاد
رفتمان ز یاد، نام اتحاد:
جمهوری نقل پشکل است این
بسیار قشنگ و خوشگل است این
این صدای بی‌هنگام، مایه خرابی شد
مملکت به داد آمد، بس که بی‌حسابی شد
کار هوچیان ما؛ اجنبی مآبی شد
روس و انگلیس، گشته هم جلیس
جمهوری نقل پشکل است این
بسیار قشنگ و خوشگل است این

اطلاعات

وزن: فاعلن مفاعیلن فاعلن مفاعیلن (مقتضب مثمن مطوی مقطوع)
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دست اجنبی چون کرد، کشور عجم ویران
تخم لق شکست آخر، در دهان این و آن
هوش مصنوعی: وقتی دست بیگانگان به کشور عجم رسید، سرنوشت آن ویرانی شد و در نهایت، مشکلات و گرفتاری‌ها دامن‌گیر مردم شد.
گفت فکر جمهوری، هست قند هندستان
هاتفی ز غیب، خوش گرفت عیب:
هوش مصنوعی: فکر جمهوری مانند قند هندستان است، که از غیب برای ما عیب‌ها را به خوبی بازگو می‌کند.
جمهوری نقل پشکل است این
بسیار قشنگ و خوشگل است این
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی از انتقاد اجتماعی اشاره دارد و می‌گوید که نظام جمهوری مانند یک پوشش زیبا و قشنگ است، اما در حقیقت حاوی مشکلات و معایب جدی است. به معنای دیگر، ممکن است ظاهر زیبایی داشته باشد اما در باطن چیزی ناپسند و ناخوشایند وجود داشته باشد.
تا تهیه در لندن، شد اساس جمهوری
خود سری تدارک شد، بر قیاس جمهوری
هوش مصنوعی: در لندن، مقدمات برپایی یک حکومت خودمختار فراهم شد، به گونه‌ای که شبیه به نظام جمهوری باشد.
ارتجاع و استبداد، در لباس جمهوری
آمد و نمود، حیله با رنود
هوش مصنوعی: بازگشت به عقب و استبداد، به شکل جمهوری ظاهر شد و با نیرنگ و فریب خود را به جامعه تحمیل کرد.
جمهوری نقل پشکل است این
بسیار قشنگ و خوشگل است این
هوش مصنوعی: حکومت به مانند گذشته‌های دور، تنها زاییده‌ی ناپایداری و فساد است و ای به نظر می‌رسد که از نظر ظاهری زیبا و جذاب باشد، اما در واقعیت، محتوای آن مشکل‌ساز و نامطلوب است.
شد خزان جمهوری، نو بهار امساله
دست اجنبی بنهاد، داغ بر دل لاله
هوش مصنوعی: به فصل پاییز جمهوری رسیده‌ایم، و امسال بهار با دست بیگانگان آمده و بر دل گل لاله غم و درد را نهاده است.
شد نصیب این ملت، غصه و غم و ناله
بلبل سحر، کرد نوحه سر
هوش مصنوعی: این ملت به جای شادی و خوشحالی، فقط غم و اندوه نصیبش شده است و مانند بلبل صبح که می‌نالد، آن‌ها نیز نوحه سر می‌دهند.
جمهوری نقل پشکل است این
بسیار قشنگ و خوشگل است این
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی به نقد وضعیت جمهوری اشاره دارد و با زبانی طنزآمیز و کنایه‌آمیز می‌گوید که این وضعیت، حتی اگر زیبا به نظر بیاید، در واقع مفهومی ناپسند و زشت را به همراه دارد. در واقع به صورت غیرمستقیم انتقاد می‌کند که با وجود ظاهری زیبا، واقعیت چیز دیگری است.
زین صدای نازیبا، در وطن طنین افتاد
بین ملت و دولت اختلاف و کین افتاد
هوش مصنوعی: این صداهای ناخوشایند باعث شد که در کشور، میان مردم و حکومت تنش و خصومت ایجاد شود.
طفل پاک آزادی، از رحم جنین افتاد
رفتمان ز یاد، نام اتحاد:
هوش مصنوعی: کودک معصوم آزادی، از رحم مادر بیرون آمد و ما را که از یاد برده‌ایم، به یاد جمع و اتحاد می‌آورد.
جمهوری نقل پشکل است این
بسیار قشنگ و خوشگل است این
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی به نقد یا توصیف اجتماعی و سیاسی اشاره دارد و می‌گوید که جمهوری موجود ممکن است ظاهری زیبا و جذاب داشته باشد، اما در واقعیت می‌تواند از جنبه‌های منفی و ناپسند همراه باشد. به عبارتی، چیزهایی که ظاهرشان زیباست ممکن است در باطن دارای مشکلات و ناپاکی‌هایی باشند.
این صدای بی‌هنگام، مایه خرابی شد
مملکت به داد آمد، بس که بی‌حسابی شد
هوش مصنوعی: این صدا که به موقع نبود، باعث ویرانی کشور شد. به کمک آمد، زیرا بی‌نظمی بسیار زیاد شده بود.
کار هوچیان ما؛ اجنبی مآبی شد
روس و انگلیس، گشته هم جلیس
هوش مصنوعی: کار افرازی و فریاد زنی ما، موجب شده که روس و انگلیس به دشمنانی جدی تبدیل شوند و همواره در کنار هم هستند.
جمهوری نقل پشکل است این
بسیار قشنگ و خوشگل است این
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی نظام جمهوری را توصیف می‌کند و به نظر می‌رسد که به شیوه‌ای کنایه‌آمیز به آن اشاره دارد. در واقع، نویسنده با بیان اینکه جمهوری به نوعی شبیه مرتبط با چیزهای نامناسب یا بی‌ارزش است، در اصل به انتقاد از شرایط و واقعیت‌های اجتماعی و سیاسی می‌پردازد. احساس زیبایی و جذابیت در ظاهر، اما در باطن به معنای چیزهای قابل توجه و با ارزش نیست.