بخش ۲ - مظهر جمهوری
در صفحهٔ چهارم روزنامه قرن بیستم که این ابیات چاپ شده تصویر مرد مسلح و غضبآلودی را به نام مظهر جمهوری کشیدهاند که در دست راست تفنگ و در دست چپ سکهٔ نقره (پول) دارد؛ بالای سرش سایه جمبول! نمایان است، در اطراف اسامی روزنامههایی را به شکل یکی از حیوانات نشان میدهد: افعی «روزنامه ناهید» ، جغد «روزنامه تجدد» ، موش «روزنامه کوشش» ، سگ «روزنامه ستاره» ، الاغ «روزنامه گلشن» ، گربه «روزنامه جارچی».
من مظهر جمهورم، الدرم و بولدرم
از صدق و صفا دورم الدرم و بولدرم
من قلدر پر زورم، الدرم و بولدرم
مأمورم و معذورم، الدرم و بولدرم
من قائد جمهورم، الدرم و بولدرم
من افعی بیجانم، آمنا صدقنا
زهر است بهدندانم، آمنا صدقنا
من دشمن ایرانم، آمنا صدقنا
من فاقد ایمانم، آمنا صدقنا
من بوجار لنجانم، آمنا صدقنا
من جغد نوا خوانم، بر بام تو، قوقوقو
من لاشخور پستم، همنام تو، قوقوقو
کردهست مرا فربه، اطعام تو، قوقوقو
افتم به هوای پول، در دام تو، قوقوقو
بر دوش تو پرانم، آمنا ، صدقنا
من موشک مسکینم، پابند تو، جیرجیرجیر
کردهست مرا سرمست، لبخند تو، جیرجیرجیر
در دزدی و قلاشی، مانند تو، جیرجیرجیر
تا نرم شود دندان، چون دند تو، جیرجیرجیر
من دست به دامانم، آمنا ، صدقنا
من تولهٔ تفلیسم، عف عف اخوی، عف عف
انبانهٔ سفلیسم، عف عف اخوی، عف عف
هممکتب ابلیسم، عف عف اخوی، عف عف
من مظهر تدلیسم، عف عف اخوی، عف عف
من منتظر نانم، آمنا ، صدقنا
من کرهخر زارم، عرعر ابوی، عرعر
حیوان علفخوارم، عرعر ابوی، عرعر
جفتکزن احرارم، عرعر ابوی عرعر
پالان قجری دارم، عرعر ابوی عرعر
مستوجب احسانم، آمنا ، صدقنا
من پیش پیشم مومو، گربهٔ علیام مومو
خلقند همه شاهد بر مُهملیام مومو
انگشتنمای خلق، در بزدلیام مومو
سرگنده نیام چون شیر، سرپشکلیام مومو
مداح و ثناخوانم، آمنا ، صدقنا
ای مظهر جمهوری، هی هی جبلی قم قم
جمهوری مجبوری، هی هی جبلی قم قم
مسلک نشود زوری، هی هی جبلی قم قم
تا کی پی مزدوری؟ هی هی جبلی قم قم
یکچند نما دوری، هی هی جبلی قم قم
من مرد مسلمانم، آمنا ، صدقنا
بخش ۱ - جمهوری سوار،تفصیل جناب جمبول: (مثنوی سیاسی، یا داستان کاکا عابدین و یاسی) «در صفحه اول روزنامه قرن بیستم (آخرین شماره) کاریکاتور مردی خرسوار را نشان می دهد که خود را به پای «خم رسانیده و مشغول تناول شیره است و در کنار کاریکاتور مزبور چنین نوشته شده: «جناب جمبول بر خر جمهوری، سوار شده شیره ملت را مکیده و می خواهد به سر ما شیره بمالد!» سپس در صفحه دوم جریده مذکور اشعار ذیل چاپ شده است:بخش ۳ - نوحه جمهوری: در صفحهٔ پنجم آخرین شمارهٔ قرن بیستم عکس تابوتی را نشان میدهد که عدهای از آن مشایعت مینمایند. مرغان لاشخور سر تابوت در پروازند و پایین عکس چنین نوشته شده «جنازهٔ مرحوم جمهوری قلابی» سپس این اشعار به چاپ رسیده است:
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در صفحهٔ چهارم روزنامه قرن بیستم که این ابیات چاپ شده تصویر مرد مسلح و غضبآلودی را به نام مظهر جمهوری کشیدهاند که در دست راست تفنگ و در دست چپ سکهٔ نقره (پول) دارد؛ بالای سرش سایه جمبول! نمایان است، در اطراف اسامی روزنامههایی را به شکل یکی از حیوانات نشان میدهد: افعی «روزنامه ناهید» ، جغد «روزنامه تجدد» ، موش «روزنامه کوشش» ، سگ «روزنامه ستاره» ، الاغ «روزنامه گلشن» ، گربه «روزنامه جارچی».
هوش مصنوعی: در صفحهٔ چهارم یک روزنامه با عنوان "قرن بیستم"، تصویری از یک مرد خشمگین و مسلح به نام "مظهر جمهوری" کشیده شده است که در دست راستش تفنگ و در دست چپش سکهای نقرهای دارد. بالای سر او سایهای از "جمبول" وجود دارد. همچنین در اطراف تصویر، نام برخی روزنامهها به شکل حیوانات نمایش داده شده است: افعی به عنوان "روزنامه ناهید"، جغد به عنوان "روزنامه تجدد"، موش به عنوان "روزنامه کوشش"، سگ به عنوان "روزنامه ستاره"، الاغ به عنوان "روزنامه گلشن" و گربه به عنوان "روزنامه جارچی".
من مظهر جمهورم، الدرم و بولدرم
از صدق و صفا دورم الدرم و بولدرم
هوش مصنوعی: من نماینده مردم هستم، اما از صداقت و پاکی دور افتادهام.
من قلدر پر زورم، الدرم و بولدرم
مأمورم و معذورم، الدرم و بولدرم
هوش مصنوعی: من شخصی قوی و نیرومند هستم، و به من وظایفی محول شده که نمیتوانم از آنها شانه خالی کنم، اما در عین حال عذر و بهانهای هم دارم.
من قائد جمهورم، الدرم و بولدرم
هوش مصنوعی: من رهبر جمعیت هستم، در هر حالتی که باشد.
من افعی بیجانم، آمنا صدقنا
زهر است بهدندانم، آمنا صدقنا
هوش مصنوعی: من مانند افعی بیجان هستم، در حالی که زهر در دندانهایم وجود دارد.
من دشمن ایرانم، آمنا صدقنا
من فاقد ایمانم، آمنا صدقنا
هوش مصنوعی: من بر ضد ایرانم، ما با صداقت میگوییم که من از ایمان خالیام، ما با صداقت میگوییم.
من بوجار لنجانم، آمنا صدقنا
هوش مصنوعی: من از جنس لنجانم، در اینجا به صداقت و راستگویی خود اشاره دارم.
من جغد نوا خوانم، بر بام تو، قوقوقو
من لاشخور پستم، همنام تو، قوقوقو
هوش مصنوعی: من بر بام تو آواز میخوانم و به مانند جغدی، صدایم را بلند میکنم. من مانند یک لاشخور هستم که نامش به تو میخورد و باز هم صدایم را برمیدارم.
کردهست مرا فربه، اطعام تو، قوقوقو
افتم به هوای پول، در دام تو، قوقوقو
هوش مصنوعی: غذای تو مرا پر کرده و از آن استفاده کردهام. حالا به خاطر پول به دام افتادهام.
بر دوش تو پرانم، آمنا ، صدقنا
هوش مصنوعی: من این بار را بر دوش تو میگذارم، آمنا، ما به راستی در راه تو صداقت داریم.
من موشک مسکینم، پابند تو، جیرجیرجیر
کردهست مرا سرمست، لبخند تو، جیرجیرجیر
هوش مصنوعی: من مانند موشکی بیچاره هستم که به تو وابستهام و صدای جیرجیرش مرا به وجد و شادی میآورد. لبخند تو همواره مرا سرمست میکند و این حالت خوشایند همچنان ادامه دارد.
در دزدی و قلاشی، مانند تو، جیرجیرجیر
تا نرم شود دندان، چون دند تو، جیرجیرجیر
هوش مصنوعی: در دزدی و حقهبازی، شبیه تو، صدای جیرجیر به گوش میرسد تا اینکه دندانها نرم شوند، همانطور که دندانهای تو نرم است و صدای جیرجیر میدهد.
من دست به دامانم، آمنا ، صدقنا
هوش مصنوعی: من به تو پناه میآورم، ای آمنا، ما به حقیقت تو امیدواریم.
من تولهٔ تفلیسم، عف عف اخوی، عف عف
انبانهٔ سفلیسم، عف عف اخوی، عف عف
هوش مصنوعی: من فرزند کم تجربهام و از خانوادهای پایین و ضعیف آمدهام.
هممکتب ابلیسم، عف عف اخوی، عف عف
من مظهر تدلیسم، عف عف اخوی، عف عف
هوش مصنوعی: در این شعر به نوعی به وجود و رفتارهایی اشاره شده که نشاندهنده ویژگیهای منفی یا شیطانی هستند. در واقع، گویا شاعر قصد دارد تا به تمایز میان خیر و شر بپردازد و از عبارات تکراری استفاده کرده تا بر روی این مفاهیم تأکید کند. این بیت میتواند به تأمل در مورد تأثیرات منفی محیط و اطرافیان نیز اشاره داشته باشد.
من منتظر نانم، آمنا ، صدقنا
هوش مصنوعی: من در انتظار روزی و نان هستم، ای پروردگار. قبول کن که ما راستگو هستیم.
من کرهخر زارم، عرعر ابوی، عرعر
حیوان علفخوارم، عرعر ابوی، عرعر
هوش مصنوعی: من مثل خر ناله و زاری میکنم، صدای نالهام شبیه به صدای پدرم است و نشاندهندهی وابستگیام به زندگی علفخوارانهام است.
جفتکزن احرارم، عرعر ابوی عرعر
پالان قجری دارم، عرعر ابوی عرعر
هوش مصنوعی: من نقیضهسرا و آزادمنشام، ولی از نظر من خیلی چیزها در گذشته باقی مانده و کوتهفکری و غفلتها همچنان ادامه دارد.
مستوجب احسانم، آمنا ، صدقنا
هوش مصنوعی: من لیاقت احسان و محبت دارم، ای ایمن، ما به صداقت خود ایمان داریم.
من پیش پیشم مومو، گربهٔ علیام مومو
خلقند همه شاهد بر مُهملیام مومو
هوش مصنوعی: من جلوتر از خودم هستم، مانند گربهٔ علی. همه مردم برای بیهودهگیام شاهد هستند.
انگشتنمای خلق، در بزدلیام مومو
سرگنده نیام چون شیر، سرپشکلیام مومو
هوش مصنوعی: من به خاطر ترس و coward بودنم مورد تمسخر دیگران قرار گرفتهام، اما در واقع مانند شیر قوی و نیرومند هستم.
مداح و ثناخوانم، آمنا ، صدقنا
هوش مصنوعی: من مداح و ستایشگر توام، ای امن و امان، ما به صداقت و راستی تو ایمان داریم.
ای مظهر جمهوری، هی هی جبلی قم قم
جمهوری مجبوری، هی هی جبلی قم قم
هوش مصنوعی: ای نماد جمهوری، صدای شما همیشه در گوشهاست. جمهوری تحت فشارها و سختیها قرار دارد.
مسلک نشود زوری، هی هی جبلی قم قم
تا کی پی مزدوری؟ هی هی جبلی قم قم
هوش مصنوعی: هرگز نباید به زور و اجبار گام برداشت، تا کی باید در مسیر کارهای بیفایده و بیپاداش تلاش کنم؟
یکچند نما دوری، هی هی جبلی قم قم
من مرد مسلمانم، آمنا ، صدقنا
هوش مصنوعی: مدتی دوری را به نمایش بگذار، مرا به یاد بیاور، من مردی مسلمان هستم، به خدا ایمان دارم و حقیقت را پذیرفتهام.