شمارهٔ ۷ - گلهای پژمرده
خری از گلستان باغی گذشت
بسی گل به ره دیده، وقعی نهشت
نسنجید کآن جلوه گل، ز چیست؟
نفهمید فریاد بلبل ز کیست؟
رسید او به جائی که ره تنگ بود
بسی شاخه، در راه آونگ بود
طبیعی است بر جسم آن شاخسار
بدانسان که گل بود، بد نیز خار
سر خر در آن شاخه ها گیر کرد
بسی سر برآورد و سر زیر کرد
سر و روی وی، اندر آن شاخسار
بیازرد و گلگون شد از زخم خار
بیا بنگر، اینک خر بی تمیز
که وقعی نمی هشت بر هیچ چیز
هر آن خار بر گردنش می نواخت
بر آن خیره می گشت تا می شناخت
مدام از دم آن، حذر می نمود
بر آن عاجزانه، نظر می نمود
چو بر خر ز گل هیچ زحمت نبود
نمی دید گل، نیز دارد وجود!
سرودم از این ره، من این داستان
که بینم در این کشور باستان:
رجال خیانتگر آنسان خرند!
که بر اهل فضل و هنر ننگرند
ز آزار هر کس، حذر می کنند
بر او با تواضع نظر می کنند!
وزین روی: جمعی تبه کارها
هیاهوچیان ملت آزارها:
در این دوره: هر یک مقرب شدند
همه صاحب کار و منصب شدند
ولی همچو گل هر که خوشرنگ و بوست
به صورت نکوی و به سیرت نکوست:
حکیم و سخندان و عالم بود:
گناهش همین بس که سالم بود
به او می ندارند، هرگز نظر
بدین جرم، کورا نباشد ضرر!
شمارهٔ ۶ - در ذم ناصر ندامانی: آنکو نموده است: استیضاح از جهانشمارهٔ ۸ - نطق لرد معروف!: به لندن کرد نطقی، لرد معروف
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خری از گلستان باغی گذشت
بسی گل به ره دیده، وقعی نهشت
هوش مصنوعی: خری از باغ گلستانی عبور کرد و با اینکه گلهای زیبایی در مسیرش بودند، به آنها هیچ توجهی نکرد.
نسنجید کآن جلوه گل، ز چیست؟
نفهمید فریاد بلبل ز کیست؟
هوش مصنوعی: این شعر میخواهد بگوید که زیبایی گل و جلوهگری آن را نباید با معیارهای معمولی سنجید، زیرا ممکن است فراتر از درک ما باشد. همچنین، بلبل که به خاطر زیبایی گل آواز میخواند، نمیتواند بفهمد که چرا به این زیبایی احساساتی میشود یا این احساسات از کجا نشأت میگیرد. مفهوم این ابیات تأکید بر پیچیدگی و رازآلودگی زیبایی و عشق است.
رسید او به جائی که ره تنگ بود
بسی شاخه، در راه آونگ بود
هوش مصنوعی: او به جایی رسید که راه خیلی باریک و تنگ شده بود و در این مسیر، شاخههای زیادی آویزان بودند.
طبیعی است بر جسم آن شاخسار
بدانسان که گل بود، بد نیز خار
هوش مصنوعی: طبیعتاً هر شاخهای که به رشد و شکوفایی گل میانجامد، همچنین ممکن است خاری نیز داشته باشد.
سر خر در آن شاخه ها گیر کرد
بسی سر برآورد و سر زیر کرد
هوش مصنوعی: خر سرش به شاخهها گیر کرد و بارها سرش را بالا و پایین برد.
سر و روی وی، اندر آن شاخسار
بیازرد و گلگون شد از زخم خار
هوش مصنوعی: چهره و بدن او در میان آن درختان زخم دیده و از درد و غم به رنگ گل درآمده است.
بیا بنگر، اینک خر بی تمیز
که وقعی نمی هشت بر هیچ چیز
هوش مصنوعی: بیا نگاه کن، اینجا یک الاغ کثیف است که اهمیتی به هیچ چیز ندارد.
هر آن خار بر گردنش می نواخت
بر آن خیره می گشت تا می شناخت
هوش مصنوعی: هر بار که خار به گردن او میخورد، به آن خیره میشد تا آن را بشناسد.
مدام از دم آن، حذر می نمود
بر آن عاجزانه، نظر می نمود
هوش مصنوعی: همیشه از آن دم دوری میکرد و با ناتوانی به آن نگاه میکرد.
چو بر خر ز گل هیچ زحمت نبود
نمی دید گل، نیز دارد وجود!
هوش مصنوعی: وقتی بر روی الاغ نشستهایم، هیچ زحمتی متوجه ما نیست و گل را هم نمیبینیم، اما این بدان معنا نیست که گل وجود ندارد.
سرودم از این ره، من این داستان
که بینم در این کشور باستان:
هوش مصنوعی: من این داستان را با شعری که از این مسیر سرودهام بیان میکنم؛ داستانی که در این سرزمین باستانی مشاهده میکنم.
رجال خیانتگر آنسان خرند!
که بر اهل فضل و هنر ننگرند
هوش مصنوعی: مردان خیانتکار مانند خر هستند، زیرا به افراد با فضیلت و هنرمند توجهی نمیکنند.
ز آزار هر کس، حذر می کنند
بر او با تواضع نظر می کنند!
هوش مصنوعی: هر کسی از آزار دیگران دوری میکند و با احترام به آنها نگاه میکند.
وزین روی: جمعی تبه کارها
هیاهوچیان ملت آزارها:
هوش مصنوعی: از این رو، گروهی که به فساد و خرابکاری مشغولند، به سر و صدا و ایجاد اختلال برای مردم ادامه میدهند.
در این دوره: هر یک مقرب شدند
همه صاحب کار و منصب شدند
هوش مصنوعی: در این زمان، هر کسی که به مقام و منزلتی دست یافته، دارای مسئولیت و جایگاه خاصی شده است.
ولی همچو گل هر که خوشرنگ و بوست
به صورت نکوی و به سیرت نکوست:
هوش مصنوعی: هرکس که زیبا و خوشبو باشد، به زیبایی ظاهری و باطن نیز آراسته است.
حکیم و سخندان و عالم بود:
گناهش همین بس که سالم بود
هوش مصنوعی: شخصی عاقل و سخنور و دانا بود، ولی تنها عیب او همین بود که از هر آسیبی در امان بود.
به او می ندارند، هرگز نظر
بدین جرم، کورا نباشد ضرر!
هوش مصنوعی: به او توجهی ندارند، هرگز به خاطر این کار بدی نمیبینند، چون بیتوجهی به او، هیچ ضرری نخواهد داشت.
حاشیه ها
1401/10/12 17:01
Abbasrapper
تو هجده تا بیت چقدر معنی و مفهوم گنجونده!