شمارهٔ ۶ - در ذم ناصر ندامانی
آنکو نموده است: استیضاح از جهان
اکنون ز وی کنند، ستیضاح ابلهان
گویند از چه ناصرالاسلام این همه؟
. . . حبیب می کند انگشتی در دهان
پاسخ دهد ز حالت امروز مملکت
حیرت زده همی نهم انگشت بر زبان
گویند از چه روست که همواره خفته او
پشت حبیب ز اول شب تا سحرگهان
گویند مگر تو این نشنیدی که در وطن
جنگ است، گشته ام عقب سنگری نهان
گویند رسم جنگ ندانی، چه می کنی؟
گوید که داده اند نشانم نظامیان
بنگر چگونه ز آتش ظالم درازکش
بنموده بس که، مهر زنم تیر بر نشان
گویند عقب نشست کماندان ز سنگرش
تو زان خود چگونه، نجنبیده تا به هان
گوید که من به سنگر خود، پشت چون کنم؟
ترسم که از عقب بخورم تیر ناگهان!
گویند هیچ تا بکنون تیر خورده ای؟
گوید چرا چرا دو هزاران تا به هان
گه تیر می زنیم و گهی تیر می خوریم
گه پشتمان به زین و گهی زین به پشتمان
باشم وکیل و (ناصرالاسلام) ملتم
کافر شود هر آن که، برد بد به من گمان
(عشقی) اگر تو مرد مسلمان و مؤمنی
بر صحت حمل کن، همه اعمال مؤمنان
شمارهٔ ۵ - در بزرگداشت فردوسی: این شنیدستم که عیسی، مردهای را زنده کردشمارهٔ ۷ - گلهای پژمرده: خری از گلستان باغی گذشت
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آنکو نموده است: استیضاح از جهان
اکنون ز وی کنند، ستیضاح ابلهان
هوش مصنوعی: آن کس که از دنیای کنونی بیزار است، باید از احمقها شکایت کند.
گویند از چه ناصرالاسلام این همه؟
. . . حبیب می کند انگشتی در دهان
هوش مصنوعی: میگویند چرا ناصرالاسلام این قدر معروف و محبوب است؟ حبیب با اشاره به او میگوید که دلیلش در خود او نهفته است.
پاسخ دهد ز حالت امروز مملکت
حیرت زده همی نهم انگشت بر زبان
هوش مصنوعی: امروز کشور در حیرت و شگفتی به سر میبرد و من چنان متحیرم که نمیدانم چه بگویم.
گویند از چه روست که همواره خفته او
پشت حبیب ز اول شب تا سحرگهان
هوش مصنوعی: میگویند چرا همیشه او پشت دوستش خواب است، از ابتدای شب تا صبح.
گویند مگر تو این نشنیدی که در وطن
جنگ است، گشته ام عقب سنگری نهان
هوش مصنوعی: میگویند آیا نشنیدی که در کشور جنگی در جریان است؟ من در پشت سنگری پنهان شدهام.
گویند رسم جنگ ندانی، چه می کنی؟
گوید که داده اند نشانم نظامیان
هوش مصنوعی: به افرادی که میگویند اگر جنگ را نمیدانی، چه کار میکنی، پاسخ میدهد که نظامیان به او نشانههایی دادهاند که راه و رسم جنگ را بشناسد.
بنگر چگونه ز آتش ظالم درازکش
بنموده بس که، مهر زنم تیر بر نشان
هوش مصنوعی: نگاه کن چگونه آتش ظلمانی و بیرحمانه خود را نشان میدهد، که من نیز با عشق و محبت، تیر را بر روی هدف نشانه رفتهام.
گویند عقب نشست کماندان ز سنگرش
تو زان خود چگونه، نجنبیده تا به هان
هوش مصنوعی: میگویند که فرمانده از موضع خود عقب نرفته است، تو چگونه میتوانی از اینجا بیحرکت بمانی؟
گوید که من به سنگر خود، پشت چون کنم؟
ترسم که از عقب بخورم تیر ناگهان!
هوش مصنوعی: میگوید چگونه به سنگر خود بروم؟ چون میترسم که ناگهان از پشت مورد حمله قرار بگیرم.
گویند هیچ تا بکنون تیر خورده ای؟
گوید چرا چرا دو هزاران تا به هان
هوش مصنوعی: میگویند آیا تا به حال تیر خوردهای؟ پاسخ میدهد: چرا که نه، بدنم پر از زخمهای فراوان است.
گه تیر می زنیم و گهی تیر می خوریم
گه پشتمان به زین و گهی زین به پشتمان
هوش مصنوعی: گاهی ما به دیگران آسیب میزنیم و گاهی خودمان آسیب میخوریم. گاهی بر پشت حیوان سوار میشویم و گاهی نیز زین سوار بر پشت ما میشود.
باشم وکیل و (ناصرالاسلام) ملتم
کافر شود هر آن که، برد بد به من گمان
هوش مصنوعی: من وکیل و نماینده ملت هستم و اگر کسی به من سوءظن ببرد، این بدان معناست که آن شخص به ملت خود کفر ورزیده است.
(عشقی) اگر تو مرد مسلمان و مؤمنی
بر صحت حمل کن، همه اعمال مؤمنان
هوش مصنوعی: اگر تو فردی مسلمان و مؤمن هستی، باید به درستی و صداقت اعمال مؤمنان ایمان داشته باشی و آنها را صحیح در نظر بگیری.