شمارهٔ ۵ - خرنامه
دردا و حسرتا که جهان شد به کام خر!
زد چرخ سفله، سکه دولت به نام خر!
خر سرور ار نباشد؛ پس هر خر از چه روی؟
گردد همی ز روی ارادت غلام خر!
افکنده است سایه، هما بر سر خران
افتاده است طایر دولت به دام خر
خر بنده خران شد، آزادگان دهر!
پهلو زن است چرخ، به این احتشام خر
خرها تمام محترمند! اندرین دیار!
باید نمود از دل و جان احترام خر
خرها وکیل ملت و ارکان دولتند
بنگر که بر چه پایه رسیده مقام خر؟
شد دائمی ریاست خرها به ملک ما
ثبت است بر جریده عالم دوام خر
هنگامهای به پاست، به هر کنج مملکت
از فتنه خواص پلید و عوام خر
آگاه از سیاست کابینه، کس نشد
نبود عجب که «نیست» معین مرام خر
روزی که جلسه وزرا، منعقد شود
دربار چون طویله شود ز ازدحام خر
در غیبت وزیر، معاون شود کفیل
گوساله ایست نایب و قائم مقام خر
یارب «وحید ملک» چرا میخورد پلو؟
گر کاه و یونجه است، به دنیا طعام خر
گفتم به یک وزیر، که من بنده توام
یعنی منم ز روی ارادت غلام خر
این شعر را به نام «سپهدار» گفتهام
تا در جهان بماند، پاینده نام خر
خرهای تیزهوش، وزیران دولتند
یا حبذا ز رتبه و شأن و مقام خر
از آن الاغتر وکلایند، از این گروه
تثبیت شد به خلق جهان احتشام خر
شخص رئیس دولت ما، مظهر خر است
نبود به جز خر، آری قائم مقام خر
چون نسبت وزیر به خر، ظلم بر خر است
انصاف نیست، کاستن از احترام خر
گفتا سروش غیب، به گوش «امین ملک»
زین بیشتر، زمانه نگردد به کام خر
«سردار معتمد» خرکی هست جرت غوز
کز وی همی به ننگ شد، آلوده نام خر
امروز روز خرخری و خرسواری است
فردا زمان خرکشی و انتقام خر
شمارهٔ ۴ - خر تو خر: این چه بساطی است، چه گشته مگر؟شمارهٔ ۶ - قهر کردن مؤتمن الملک: دوش شنیدم که گفت «مؤتمن الملک »:
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دردا و حسرتا که جهان شد به کام خر!
زد چرخ سفله، سکه دولت به نام خر!
هوش مصنوعی: ای کاش و افسوس که دنیا به راحتی به کام موجودات بیارزش میچرخد! دوران بدی است که قدرت و ثروت به دست کسانی افتاده که شایستگیاش را ندارند.
خر سرور ار نباشد؛ پس هر خر از چه روی؟
گردد همی ز روی ارادت غلام خر!
هوش مصنوعی: اگر خر هیچ رئیسی نداشته باشد، پس هر خر به چه دلیلی وجود دارد؟ و آیا کسی به خاطر ارادت به خر، خود را خوار میکند؟
افکنده است سایه، هما بر سر خران
افتاده است طایر دولت به دام خر
هوش مصنوعی: پرنده خوشبختی بر سر خرها سایه افکنده و نشانههایی از سعادت در اینجا دیده میشود.
خر بنده خران شد، آزادگان دهر!
پهلو زن است چرخ، به این احتشام خر
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی به تناقضها و ظواهر زندگی اشاره دارد. شاعر میگوید که فردی که به عنوان یک خر شناخته میشود، به یک مقام یا وضعیتی رفیع دست یافته است، و در عوض، افراد آزاد و شریف باید به این وضعیت خیره شوند. به این معنا که زندگی میتواند گاهی خلاف آنچه به نظر میرسد، باشد و واقعیتها و ظواهر ممکن است با یکدیگر تناقض داشته باشند.
خرها تمام محترمند! اندرین دیار!
باید نمود از دل و جان احترام خر
هوش مصنوعی: در این دیار، همهی خرها بسیار محترم هستند و باید با تمام دل و جان به آنها احترام گذاشت.
خرها وکیل ملت و ارکان دولتند
بنگر که بر چه پایه رسیده مقام خر؟
هوش مصنوعی: خرها نماینده مردم و اساس دولت هستند. دقت کن که خر در چه جایگاهی قرار گرفته است!
شد دائمی ریاست خرها به ملک ما
ثبت است بر جریده عالم دوام خر
هوش مصنوعی: ریاست و برتری خرها در سرزمین ما ثبت شده و در تمام دنیا نام آن همیشه باقی خواهد ماند.
هنگامهای به پاست، به هر کنج مملکت
از فتنه خواص پلید و عوام خر
هوش مصنوعی: در کشور وضعیت آشفتهای حاکم است و در هر گوشه از آن، ناآرامیهایی به وجود آمده که ناشی از فساد خواص بد و ناآگاهی مردم عادی است.
آگاه از سیاست کابینه، کس نشد
نبود عجب که «نیست» معین مرام خر
هوش مصنوعی: این بیت به انتقاد از سیاستهای دولت و ناکارآمدی آن اشاره دارد. شاعر به این نکته اشاره میکند که هیچکس از سیاستهای پشت پرده و تصمیمات دولت آگاه نیست و تعجبی ندارد که در چنین شرایطی، کسی مانند یک خر، در معانی و رویکرد خود گمگشته و بیهدف باقی بماند. وجود عدم آگاهی و درک از وضعیت سیاسی به نوعی به انحطاط و بیهدفی در رفتارها و اندیشهها منجر میشود.
روزی که جلسه وزرا، منعقد شود
دربار چون طویله شود ز ازدحام خر
هوش مصنوعی: وقتی که جلسه وزرا تشکیل میشود، دربار به قدری شلوغ میشود که مانند یک طویله پر از خر به نظر میرسد.
در غیبت وزیر، معاون شود کفیل
گوساله ایست نایب و قائم مقام خر
هوش مصنوعی: در زمان غیاب وزیر، کسی که در مسئولیت او قرار میگیرد، تنها به عنوان جانشین عمل میکند و در واقع هیچ توانایی و لیاقتی ندارد؛ مثل اینکه گوسالهای نایب و قائم مقام الاغی باشد.
یارب «وحید ملک» چرا میخورد پلو؟
گر کاه و یونجه است، به دنیا طعام خر
هوش مصنوعی: پروردگارا، چرا وحید ملک برنج میخورد؟ اگر غذایش کاه و یونجه است، پس چرا از غذای الاغ استفاده نمیکند؟
گفتم به یک وزیر، که من بنده توام
یعنی منم ز روی ارادت غلام خر
هوش مصنوعی: به یک وزیر گفتم که من خدمتگزار توام، به این معنا که من از روی احترام و محبت، در خدمت تو هستم مثل یک غلام.
این شعر را به نام «سپهدار» گفتهام
تا در جهان بماند، پاینده نام خر
هوش مصنوعی: این شعر را به یاد سپهدار نوشتهام تا در دنیا باقی بماند و نام اسب همیشه زنده بماند.
خرهای تیزهوش، وزیران دولتند
یا حبذا ز رتبه و شأن و مقام خر
هوش مصنوعی: خرهای باهوش، افراد مهم و با مسوولیت در حکومت هستند، یا چه خوب است مقام و جایگاه خر!
از آن الاغتر وکلایند، از این گروه
تثبیت شد به خلق جهان احتشام خر
هوش مصنوعی: این گروه، در مقام و قدرت، از آن الاغها هم بیخودتر و ناتوانترند و در واقع، با برپا کردن این اجتماع، حالتی مانند آن الاغها را به دنیای آدمها دادهاند.
شخص رئیس دولت ما، مظهر خر است
نبود به جز خر، آری قائم مقام خر
هوش مصنوعی: شخصی که در رأس دولت ما قرار دارد، نمونهای از حماقت و بیخبری است و واقعا چیزی جز آن نیست. بله، او در واقع نمایندهای از همین وضعیت است.
چون نسبت وزیر به خر، ظلم بر خر است
انصاف نیست، کاستن از احترام خر
هوش مصنوعی: وقتی وزیر را با خر مقایسه میکنیم، بیعدالتی است که به خر بیاحترامی کنیم. این ناعدالتی نشاندهنده کم کردن احترام نسبت به خر است.
گفتا سروش غیب، به گوش «امین ملک»
زین بیشتر، زمانه نگردد به کام خر
هوش مصنوعی: سروش غیبی به امین ملک گفت که اوضاع دنیا بیشتر از این رو به راه نمیشود و نمیتوان انتظار داشت که زمانه به نفع نابخردان پیش برود.
«سردار معتمد» خرکی هست جرت غوز
کز وی همی به ننگ شد، آلوده نام خر
هوش مصنوعی: «سردار معتمد» به نوعی نماد افرادی است که به ظاهر اعتبار و مقام دارند، اما در واقعیت به دلیل رفتارهای ناپسندشان، برچسب ننگ بر خود و نام خانوادگیشان میزنند. این جمله به انتقاد از افرادی میپردازد که با وجود مقام و اعتبار ظاهری، به خاطر اعمالشان باعث رسوایی و آلودگی نام خود میشوند.
امروز روز خرخری و خرسواری است
فردا زمان خرکشی و انتقام خر
هوش مصنوعی: امروز روزی است که باید جلوی مشکلها را گرفت و از حوادث ناگوار جلوگیری کرد، اما فردا زمان پرداختن به عواقب این مشکلات و جبران خسارتها خواهد بود.
حاشیه ها
1403/01/28 06:03
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
امروز روزِ خرخری و خرسواری است
فردا زمانِ خرکُشی و انتقامِ خر