شمارهٔ ۶ - تمثال عشقی
مکش که بیهده این نقش می کشی نقاش
که خون بگریی: اگر پی بری به احوالم؟
چه حاجت است پس از من بماند این تمثال؟
فلک چه کرد به من، تا کند به تمثالم!
شمارهٔ ۵ - روش ناپسند: ای دغل! با همه کس، ناکسی اظهار مکنشمارهٔ ۷ - جام عمر: الا ای مرگ! در جانم درآویز
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مکش که بیهده این نقش می کشی نقاش
که خون بگریی: اگر پی بری به احوالم؟
هوش مصنوعی: نقاش، بیهوده تلاش نکن که این تصویر را به تصویر بکشی، چرا که اگر به حال و روز من پی ببری، باید از درد من گریه کنی.
چه حاجت است پس از من بماند این تمثال؟
فلک چه کرد به من، تا کند به تمثالم!
هوش مصنوعی: چرا نیاز است که تصویر من بعد از من باقی بماند؟ سرنوشت چه بر من آورده است که به این شکل در تصویرم نمایان شده است؟