شمارهٔ ۱۹ - مناعت طبع
مرا اگر زر و سیم و ثروت دنیا؟
بر آنچه هست تسلط دهند و چیره کنند؟
تمام برگ درختان گر اسکناس شود؟
تمام ریگ بیابان اگر که لیره کنند؟
گر آسمان همه زر گردد و به من بخشند؟
سپس به گنجهام افلاک را ذخیره کنند؟
بدین نیرزد هرگز که مردم از چپ و راست:
به چشم نفرت بر من نگاه خیره کنند!
شمارهٔ ۱۸ - لزوم انقلاب: این ملک، یک انقلاب می خواهد و بسشمارهٔ ۲۰ - نام نیک: من این پیری! جوانی را نخواهم
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرا اگر زر و سیم و ثروت دنیا؟
بر آنچه هست تسلط دهند و چیره کنند؟
هوش مصنوعی: اگر به من طلا و نقره و ثروت دنیا را بدهند، آیا میتوانند مرا بر آنچه که دارم، تسلط و قدرت دهند؟
تمام برگ درختان گر اسکناس شود؟
تمام ریگ بیابان اگر که لیره کنند؟
هوش مصنوعی: اگر تمام برگ درختان به پول تبدیل شوند و تمام دانههای ریگ بیابان هم به پول تبدیل شوند، آیا باز هم کافی خواهد بود؟
گر آسمان همه زر گردد و به من بخشند؟
سپس به گنجهام افلاک را ذخیره کنند؟
هوش مصنوعی: اگر آسمان طلا شود و آن را به من بدهند، آیا میتوانند تمام گنجینههای آسمان را در صندوق من نگه دارند؟
بدین نیرزد هرگز که مردم از چپ و راست:
به چشم نفرت بر من نگاه خیره کنند!
هوش مصنوعی: هرگز ارزش ندارد که مردم از دو سمت به من خیرهنگاه کنن؛ چرا که با نفرت به من مینگرند.