شمارهٔ ۴ - نارضایتی از خلقت
خلقت من در جهان یک وصله ناجور بود
من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود؟
خلق از من در عذاب و من خود از اخلاق خویش
از عذاب خلق و من، یارب چه ات منظور بود؟
حاصلی ای دهر، از من، غیر شر و شور نیست
مقصدت از خلقت من، سیر شر و شور بود؟
ذات من معلوم بودت نیست مرغوب از چه ام:
آفریدستی؟ زبانم لال، چشمت کور بود؟
ای چه خوش بود، چشم می پوشیدی از تکوین من
فرض می کردی که ناقص: خلقت یک مور بود؟
ای طبیعت گر نبودم من، جهانت نقص داشت
ای فلک گر من نمی زادی، اجاقت کور بود؟
قصد تو از خلق عشقی، من یقین دارم فقط:
دیدن هر روز یک گون، رنج جوراجور بود
گر نبودی تابش استاره من در سپهر
تیر و بهرام و خور و کیوان و مه بی نور بود؟
گر بدم من در عدم، استاره عورت نبود
آسمانت خالی از استارگان عور بود؟
راست گویم نیست جز این علت تکوین من
قالبی لازم، برای ساخت یک گور بود
آفریدن مردمی را بهر گور اندر عذاب
گر خدائی هست، ز انصاف خدائی دور بود
مقصد زارع، ز کشت و زرع، مشتی غله است
مقصد تو زآفرینش، مبلغی قاذور بود
گر من اندر جای تو، بودم امیر کائنات
هر کسی از بهر کار بهتری مأمور بود؟!
آن که نتواند به نیکی، پاس هر مخلوق داد:
از چه کرد این آفرینش را؟ مگر مجبور بود!
شمارهٔ ۳ - مخالفت با قرارداد ایران و انگلیس: نامِ دژخیمِ وطن، دل بشنود، خون میکندشمارهٔ ۵ - درد وطن: ز اظهار درد، درد مداوا نمیشود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خلقت من در جهان یک وصله ناجور بود
من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود؟
هوش مصنوعی: وجود من در این دنیا به نوعی ناپسند و نامناسب است. من که خودم از این آفرینش راضی نیستم، آیا مجبور به وجود آمدن بودم؟
خلق از من در عذاب و من خود از اخلاق خویش
از عذاب خلق و من، یارب چه ات منظور بود؟
هوش مصنوعی: مردم از رفتار و اخلاق من در رنج و عذاب هستند، و من نیز از رفتار خود دچار آزار و زحمت هستم. خدایا، هدف تو از این چه بوده است؟
حاصلی ای دهر، از من، غیر شر و شور نیست
مقصدت از خلقت من، سیر شر و شور بود؟
هوش مصنوعی: ای روزگار، از من چیزی جز فساد و آشوب حاصل نشده است. آیا هدف تو از خلق من همین شورش و هرج و مرج بود؟
ذات من معلوم بودت نیست مرغوب از چه ام:
آفریدستی؟ زبانم لال، چشمت کور بود؟
هوش مصنوعی: من چه چیزهایی درونم وجود دارد و چه خصوصیتی دارم، برای تو مشخص نبود؟ آیا تو مرا آفریدی؟ زبانم بند آمده و چشمانت چنان بسته است که نمیبینی.
ای چه خوش بود، چشم می پوشیدی از تکوین من
فرض می کردی که ناقص: خلقت یک مور بود؟
هوش مصنوعی: چه خوب بود اگر تو از وجود من چشم میپوشیدی و فرض میکردی که خلقت من به سادگی و ناتمامی یک مورچه است.
ای طبیعت گر نبودم من، جهانت نقص داشت
ای فلک گر من نمی زادی، اجاقت کور بود؟
هوش مصنوعی: اگر من در این جهان نبودم، طبیعت دچار نقص بود. و اگر تو (ای فلک) مرا به وجود نمیآوردی، آسمان و جهان ناتوان و بینور بودند.
قصد تو از خلق عشقی، من یقین دارم فقط:
دیدن هر روز یک گون، رنج جوراجور بود
هوش مصنوعی: من به خوبی میدانم که هدف تو از عشق ورزیدن به خلق، تنها دیدن هر روز یک نوع زیبایی است و این برای من عذابهای مختلفی را به همراه دارد.
گر نبودی تابش استاره من در سپهر
تیر و بهرام و خور و کیوان و مه بی نور بود؟
هوش مصنوعی: اگر نور ستاره من در آسمان نبود، سیارههایی چون تیر و بهرام و خورشید و کیوان و ماه چه درستایی و نوری داشتند؟
گر بدم من در عدم، استاره عورت نبود
آسمانت خالی از استارگان عور بود؟
هوش مصنوعی: اگر من در عدم و نیستی هم بد باشم، آسمان تو خالی از ستارههای عیبدار نخواهد بود.
راست گویم نیست جز این علت تکوین من
قالبی لازم، برای ساخت یک گور بود
هوش مصنوعی: میگویم که تنها دلیل وجود من این است که به عنوان یک قالب، برای ساختن یک گور نیاز بودهام.
آفریدن مردمی را بهر گور اندر عذاب
گر خدائی هست، ز انصاف خدائی دور بود
هوش مصنوعی: اگر خداوند مردمی را برای عذاب در گور خلق کرده باشد، نشاندهنده این است که او از انصاف به دور است.
مقصد زارع، ز کشت و زرع، مشتی غله است
مقصد تو زآفرینش، مبلغی قاذور بود
هوش مصنوعی: هدف کشاورز از زراعت و کشت، به دست آوردن مقداری محصول است؛ اما هدف تو از آفرینش، چیزی فراتر و ارزشمندتر به حساب میآید.
گر من اندر جای تو، بودم امیر کائنات
هر کسی از بهر کار بهتری مأمور بود؟!
هوش مصنوعی: اگر من در موقعیت تو بودم، هر کسی برای کاری بهتر منصوب میشد؟!
آن که نتواند به نیکی، پاس هر مخلوق داد:
از چه کرد این آفرینش را؟ مگر مجبور بود!
هوش مصنوعی: هر کسی که نتواند به خوبی از مخلوقات حمایت کند، پس برای چه این دنیا را خلق کرد؟ آیا او مجبور به این کار بود؟
حاشیه ها
1401/12/12 01:03
Melika Ebrahim gol
خون در رگهایم به جوش آمد.... چقدر افراد لایقی را نمیشناختم...