شمارهٔ ۲۹ - عشق و جنون
یاران عبث نصیحت بیحاصلم کنید
دیوانهام من عقل ندارم ولم کنید
ممنونِ این نَصایِحم اما من آنچنان
دیوانهای نیم که شما عاقلم کنید
مجنونم آنچنان که مجانین ز من رمند
وای ار به مجلسِ عُقَلا داخلم کنید
من مُطَّلِع نِیَم که چه با من نموده عشق؟
خوب است این قضیه، سوال از دلم کنید
یک ذره غیر عشق و جنون، ننگرید هیچ
در من اگر که تجزیه آب و گلم کنید
کم طعنهام زنید که غرقی به بحرِ بُهت؟
مَردید اگر؟ هدایت بر ساحلم کنید!
شمارهٔ ۲۸ - عشق وطن: خاکم به سر، ز غصه به سر، خاک اگر کنمشمارهٔ ۳۰ - گل مولا: ای که هر خواسته دل، ز فلک میخواهی
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یاران عبث نصیحت بیحاصلم کنید
دیوانهام من عقل ندارم ولم کنید
هوش مصنوعی: نصیحتهای بیفایدهتان را به من نکنید، زیرا من دیوانهام و عقل درستی ندارم. بهتر است که مرا تنها بگذارید.
ممنونِ این نَصایِحم اما من آنچنان
دیوانهای نیم که شما عاقلم کنید
هوش مصنوعی: متشکرم از پیشنهادات خوبتان، اما من به قدری دیوانه هستم که نمیتوانید مرا عاقل کنید.
مجنونم آنچنان که مجانین ز من رمند
وای ار به مجلسِ عُقَلا داخلم کنید
هوش مصنوعی: من به قدری مجنون شدهام که حتی مجانین هم از من دوری میکنند. اگر مرا به جمع افراد عاقل ببرید، چه بدی خواهد بود!
من مُطَّلِع نِیَم که چه با من نموده عشق؟
خوب است این قضیه، سوال از دلم کنید
هوش مصنوعی: من نمیدانم عشق با من چه کرده است. بهتر است از دلم بپرسید تا حقیقت را بفهمید.
یک ذره غیر عشق و جنون، ننگرید هیچ
در من اگر که تجزیه آب و گلم کنید
هوش مصنوعی: اگر به جز عشق و جنون به چیز دیگری در من نگاه کنید، هیچ چیز ارزش دیدن ندارد. حتی اگر بخواهید آب و گلم را تجزیه کنید، هیچ چیز در من پیدا نخواهید کرد.
کم طعنهام زنید که غرقی به بحرِ بُهت؟
مَردید اگر؟ هدایت بر ساحلم کنید!
هوش مصنوعی: کمتر به من طعنه بزنید، زیرا من در دریاى حیرت غرق شدهام. اگر واقعاً شجاع هستید، مرا به ساحل نجات برسانید!