شمارهٔ ۲۷ - خنده شاعر
من که خندم، نه بر اوضاع کنون میخندم
من بدین گنبد بیسقف و ستون میخندم
تو به فرمانده اوضاع کنون میخندی
من به فرماندهی کن فیکون میخندم
همه کس بر بشر بوقلمونی خندد
من به حزب فلک بوقلمون میخندم
خلق خندند به هر آبلهرخساری و، من:
به رخ این فلک آبلهگون میخندم
هرکس ایدون، به جنون من مجنون خندد
من بر آن کس که بخندد به جنون میخندم
آنچه بایست: به تاریخ گذشته خندم
کردهام خنده، بر آینده کنون میخندم
هرکه چون من ثمر علم فلاکت دیدی:
مردی از گریه، من دلشده خون میخندم
بعد از این من زنم از علم و فنون دم، حاشا!
من به هرچه بتر علم و فنون میخندم!
شمارهٔ ۲۶ - جایزه (پری): دلبرا! ای که ترا طبع سخنپرور من!شمارهٔ ۲۸ - عشق وطن: خاکم به سر، ز غصه به سر، خاک اگر کنم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من که خندم، نه بر اوضاع کنون میخندم
من بدین گنبد بیسقف و ستون میخندم
هوش مصنوعی: من که در حال خندیدن هستم، به وضع کنونی نمیخندم، بلکه به این دنیای بیحفاظ و ساختارمیخندم.
تو به فرمانده اوضاع کنون میخندی
من به فرماندهی کن فیکون میخندم
هوش مصنوعی: تو به وضعیت و اوضاع میخندی و از آن لذت میبری، من هم به قدرت و فرمانروایی جهان میخندم.
همه کس بر بشر بوقلمونی خندد
من به حزب فلک بوقلمون میخندم
هوش مصنوعی: همه به انسانهای معمولی میخندند و من به وضعیت و سرنوشت کیهانی میخندم.
خلق خندند به هر آبلهرخساری و، من:
به رخ این فلک آبلهگون میخندم
هوش مصنوعی: مردم به هر صورت زیبایی میخندند و من به چهره این آسمان که لکهدار و ناهموار است، میخندم.
هرکس ایدون، به جنون من مجنون خندد
من بر آن کس که بخندد به جنون میخندم
هوش مصنوعی: هر کسی که به دیوانگی من بخندد، من هم به او میخندم که به دیوانگی میخندد.
آنچه بایست: به تاریخ گذشته خندم
کردهام خنده، بر آینده کنون میخندم
هوش مصنوعی: نگاهی به گذشته انداختهام و به چیزهایی که رخ داده خندیدهام، حالا به چیزهایی که در آینده ممکن است اتفاق بیفتد میخندم.
هرکه چون من ثمر علم فلاکت دیدی:
مردی از گریه، من دلشده خون میخندم
هوش مصنوعی: هرکس مانند من از علم و دانش نتیجهای تلخ و ناکامی ببیند، با این حال، من که دلbroken هستم، از شدت ناراحتی میخندم.
بعد از این من زنم از علم و فنون دم، حاشا!
من به هرچه بتر علم و فنون میخندم!
هوش مصنوعی: پس از این به زعم خود، من به دانش و فنون حرف نخواهم زد، هرگز! من به تمام علم و فنون میخندم و به آنها بیاعتنا هستم!