شمارهٔ ۲۴ - دفاع از زرتشت
ای دختران ترک! خدا را، حیا کنید
باری در این معامله، شرم از خدا کنید!
یا رخ نهان کنید که دل نابرید یا
با عاشقان دلشده کمتر جفا کنید
یا وعده نادهید که با ما وفا کنید
یا برقرار وعده، خودتان وفا کنید
یغما نموده اید دل و دین ما بلی
کی عادت قدیمی خود رها کنید؟
ترک ختا همیشه به یغما به نام بود
یک چندهم رواست که ترک خطا کنید
جائی کشید کار ز یغما که این زمان
یغمای شت، پیمبر پیشین ما کنید؟
زرتشت دل نبود که آن را توان ربود!
حاشا قیاس دل، ز چه با انبیا کنید؟
زرتشت بردنی نبود، این طمع چه سود؟
تنها همان، ببردن دل اکتفا کنید!
امروز قصد بردن پیغمبران، کنید:
فردا بعید نیست که قصد خدا کنید!
شمارهٔ ۲۳ - دزد پاتختی: هزار بار مرا، مرگ به از این سختی استشمارهٔ ۲۵ - زبان سرخ: مگو که غنچه چرا چاکچاک و دل خون است؟
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.