گنجور

بخش ۴ - مثنوی

آن پری، بعد از آنکه تیر انداخت
گلخنی زخم خورده را بشناخت
اندر آمد ز اسب پیشش شد
مرهم اندورن ریشش شد
نفسی راه لطف پیش گرفت
سر او برکنار خویش گرفت
عاشقان را به لطف بنوازند
دلبران، بعد از آنکه اندازند
تا خدنگی ندوختش بر جان
نگرفتش به ناز بر سر ران
تاب وصلش نداشت آن پر درد
جان بداد و وداع جانان کرد
گر تو از عاشقان قلاشی
کم از آن گلخنی چرا باشی؟
عاشقی با بلاکشی باشد
کار مجنون مشوشی باشد
چون که توی تو شد بدل به صفا
خواه تیر جفا و خواه وفا
هدفی را که بیم سر نبود
خوردن تیر را خطر نبود
تیر معشوق را هدف شایی
از دل و جان اگر برون آیی
همگی روی تا نیارد دوست
به تو تیری نمی‌زند بر پوست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن پری، بعد از آنکه تیر انداخت
گلخنی زخم خورده را بشناخت
هوش مصنوعی: آن دختر زیبا، پس از آنکه تیرش را پرتاب کرد، زخمی را که به گلستان آسیب زده بود، شناساند.
اندر آمد ز اسب پیشش شد
مرهم اندورن ریشش شد
هوش مصنوعی: سوارکاری به نزد او آمد و در دلش آرامشی یافت، در حالی که بیرونش دچار درد و ناراحتی بود.
نفسی راه لطف پیش گرفت
سر او برکنار خویش گرفت
هوش مصنوعی: جانم به راه مهر و محبت گام برداشت و با این حال، سرش را از خود دور کرد.
عاشقان را به لطف بنوازند
دلبران، بعد از آنکه اندازند
هوش مصنوعی: عاشقان را با مهربانی می‌خرامند دلبران، اما پس از آنکه آن‌ها را به بازی گرفته‌اند.
تا خدنگی ندوختش بر جان
نگرفتش به ناز بر سر ران
هوش مصنوعی: تا زمانی که تیر به جانش نرساند و او را زیر فشار ناله و زاری قرار ندهد، به آرامش و ناز روی ران نمی‌نشیند.
تاب وصلش نداشت آن پر درد
جان بداد و وداع جانان کرد
هوش مصنوعی: آن شخص نتوانست به عشق معشوقش ادامه دهد و با درد فراوان جان خود را از دست داد و از خط سیر زندگی‌اش وداع کرد.
گر تو از عاشقان قلاشی
کم از آن گلخنی چرا باشی؟
هوش مصنوعی: اگر تو عاشق هستی و دست از عشق برنمی‌داری، پس چرا خود را کم‌ارزش‌تر از آن بهشت زیبا می‌دانی؟
عاشقی با بلاکشی باشد
کار مجنون مشوشی باشد
هوش مصنوعی: عشق واقعی با تحمل سختی‌ها و مشکلات همراه است و کسی که به عشق دچار شده، معمولاً در حالتی نگران و پریشان به سر می‌برد.
چون که توی تو شد بدل به صفا
خواه تیر جفا و خواه وفا
هوش مصنوعی: وقتی که تو با درون خود هماهنگ و پاک شدی، اگر حتی با تیر جفا روبه‌رو شوی یا محبت و وفا ببینی، تأثیری بر تو نخواهد گذاشت.
هدفی را که بیم سر نبود
خوردن تیر را خطر نبود
هوش مصنوعی: وقتی هدفی در نظر داری و از عواقب آن هراسی نداری، در واقع از خطرات و مشکلاتی که ممکن است بر سر راهت باشد، ترسی نخواهی داشت.
تیر معشوق را هدف شایی
از دل و جان اگر برون آیی
هوش مصنوعی: اگر از دل و جان خود خارج شوی، می‌توانی هدف تیر عشق را ببینی.
همگی روی تا نیارد دوست
به تو تیری نمی‌زند بر پوست
هوش مصنوعی: اگر همه با هم وجهی به دور، به دوست نگاه کنیم، او هرگز به ما آسیب نمی‌زند.