گنجور

بخش ۵ - غزل

دل دیوانه باز بر در عشق
به دمی درکشید ساغر عشق
باز جانم به مهر دربند است
مهره گرد آمده به ششدر عشق
کرد بازم مشام جان خوشبو
نکهتی از بخور مجمر عشق
وه! که ناگه بسر برآید باز
دیگ سودای ما بر آذر عشق
نامهٔ دوست زیر پر دارد
در هوای دلم کبوتر عشق
حسن روی تو می‌رباید دل
ورنه دل را نبود خود سر عشق
گر عراقی بدی خریدارت
لایق وصل بود و در خور عشق

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل دیوانه باز بر در عشق
به دمی درکشید ساغر عشق
هوش مصنوعی: دل دیوانه دوباره به عشق روی آورد و در لحظه‌ای از باده عشق نوشید.
باز جانم به مهر دربند است
مهره گرد آمده به ششدر عشق
هوش مصنوعی: دوباره روح من به عشق و محبت وابسته است، گویی دلی که در عشق به دورش می‌چرخد، به شکل شش‌در در آمده است.
کرد بازم مشام جان خوشبو
نکهتی از بخور مجمر عشق
هوش مصنوعی: بازم رایحه خوشی از بخور عشق به مشامم رسید.
وه! که ناگه بسر برآید باز
دیگ سودای ما بر آذر عشق
هوش مصنوعی: وای! ناگهان شعله‌ای دیگر از عشق دوباره در دل ما روشن می‌شود.
نامهٔ دوست زیر پر دارد
در هوای دلم کبوتر عشق
هوش مصنوعی: نامه‌ای از دوست به دستم رسیده که در دل من همچون کبوتر عشق پرواز می‌کند.
حسن روی تو می‌رباید دل
ورنه دل را نبود خود سر عشق
هوش مصنوعی: زیبایی چهره‌ات دل را می‌رباید، وگرنه دل خود سر عشق نیست.
گر عراقی بدی خریدارت
لایق وصل بود و در خور عشق
هوش مصنوعی: اگر عراقی وجود داشته باشد، شایستگی وصال و شایستگی عشق را دارد.