گنجور

بخش ۴ - مثنوی

دل ما، چون چراغ عشق افروخت
خرمن خویشتن به عشق بسوخت
انجم افروز اندرون عشق است
علت حکم کاف و نون عشق است
چون ز قوت سوی کمال آمد
کرسی تخت لایزال آمد
عشق معنی صراط عشاق است
عشق صورت رباط عشاق است
تا ازین راه بر کران نشوی
در خور خیل صادقان نشوی
چون تویی صورت و تویی معنی
مکن از عشق خویشتن دعوی
خویشتن را مبین، چو عشق آمد
شربت عشق بی‌خود آشامد
هر که زین باده جرعه‌ای بخورد
به تن و جان خویش کی نگرد؟
اندرونی که درد او دارد
هرگز او را زیاد نگذارد
هر محبت، که در دلی پیداست
بی شک آن انقطاع غیر خداست
ابجد عشق، هر که خواهند نخست
ز آنچه آموخت لوح ذهن بشست
چون دلت تخته را فرو شوید
با تو این راز خود دلت گوید
ای دل، ای دل، خمیر مایه تویی
طفل را هست شیر و دایه تویی
جای عشقی و جای معشوقی
همگی از برای معشوقی
می‌روی در سرای خسته‌دلان
این کرم بین تو با شکسته‌دلان
منزلش دل شد و هوایش عشق
دوستش دل شد، آشنایش عشق

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل ما، چون چراغ عشق افروخت
خرمن خویشتن به عشق بسوخت
هوش مصنوعی: دل ما مانند چراغی است که به عشق روشن شده و به خاطر عشق، تمام وجود خود را سوزانده است.
انجم افروز اندرون عشق است
علت حکم کاف و نون عشق است
هوش مصنوعی: ستاره‌ها درون عشق می‌درخشند و دلیل اصلی وجود عشق، فرمان کاف و نون آن است.
چون ز قوت سوی کمال آمد
کرسی تخت لایزال آمد
هوش مصنوعی: زمانی که قدرت به سوی کمال می‌رسد، تختی پایدار و بی‌پایان شکل می‌گیرد.
عشق معنی صراط عشاق است
عشق صورت رباط عشاق است
هوش مصنوعی: عشق، راه و مسیر عشق‌ورزان است و در واقع، ماهیت و جوهرهٔ عشق برای آن‌ها محسوب می‌شود. عشق همچنین نمایانگر شکل و نمود بیرونی آن احساسات عمیق عاشقانه‌ است.
تا ازین راه بر کران نشوی
در خور خیل صادقان نشوی
هوش مصنوعی: هرگاه از این مسیر عبور نکنی، نمی‌توانی به جمع راستگویان بپیوندی و به مقام آنها دست پیدا کنی.
چون تویی صورت و تویی معنی
مکن از عشق خویشتن دعوی
هوش مصنوعی: تو خود از عشق به خودت ادعایی نکن، چون تو هم ظاهری داری و هم معانی عمیق.
خویشتن را مبین، چو عشق آمد
شربت عشق بی‌خود آشامد
هوش مصنوعی: خودت را فراموش کن، هنگامی که عشق به وجود می‌آید، انسان در حالتی از شور و شوق به سر می‌برد و از احساساتش سرشار می‌شود.
هر که زین باده جرعه‌ای بخورد
به تن و جان خویش کی نگرد؟
هوش مصنوعی: هر کسی که از این شراب جرعه‌ای بنوشد، به روح و جسم خود چه تحولی نمی‌دهد؟
اندرونی که درد او دارد
هرگز او را زیاد نگذارد
هوش مصنوعی: کسی که در دل خود درد و حسرتی دارد، نمی‌تواند بیش از حد خوشی و آرامش را تحمل کند.
هر محبت، که در دلی پیداست
بی شک آن انقطاع غیر خداست
هوش مصنوعی: هر محبتی که در دل وجود دارد، بدون تردید ناشی از چیزی غیر از عشق به خداست.
ابجد عشق، هر که خواهند نخست
ز آنچه آموخت لوح ذهن بشست
هوش مصنوعی: عشق به قدری اهمیت دارد که هر کسی که بخواهد، باید اول از آنچه آموخته است، ذهن خود را پاک کند و دوباره بیاموزد.
چون دلت تخته را فرو شوید
با تو این راز خود دلت گوید
هوش مصنوعی: وقتی دل تو پاک و خالص باشد، آن وقت رازهای درونت را به تو آشکار می‌کند.
ای دل، ای دل، خمیر مایه تویی
طفل را هست شیر و دایه تویی
هوش مصنوعی: ای دل، تو همچون خمیر مایه‌ای هستی که به زندگی و رشد دیگران کمک می‌کنی، مثل شیری که نوزاد را nourish می‌کند و دایه‌ای که از او مراقبت می‌کند.
جای عشقی و جای معشوقی
همگی از برای معشوقی
هوش مصنوعی: محل عشق و معشوق هر دو به خاطر معشوق است.
می‌روی در سرای خسته‌دلان
این کرم بین تو با شکسته‌دلان
هوش مصنوعی: در دنیای پر از غم و اندوه، تو با مهربانی و لطف به میان دل‌های شکسته و ناراحت می‌روی.
منزلش دل شد و هوایش عشق
دوستش دل شد، آشنایش عشق
هوش مصنوعی: خانه‌اش قلبش و فضای او عشق است. محبت او باعث آشنایی‌اش با عشق شده است.

حاشیه ها

1390/10/08 12:01
حمید رضائیان

درمصراع اول بیت 11به جای خواهند خواند صحیح است.