گنجور

بخش ۲ - مثنوی

عاشقان ره به عشق می‌پویند
درس تنزیل عشق می‌گویند
از می عشق اگر چه بی‌خبرند
راه جانان به جان همی سپرند
از شراب الست مستانند
تا ابد جمله می پرستانند
از می شرق دوست مست شدند
همه در پای عشق پست شدند
خویشتن را ز دست از آن دادند
کاندر آن کوی رخت بنهادند
از می نیستی چو بی‌خبرند
راه عشقش بسر چگونه برند؟
عشق را رهگذر دل و جان است
اولش طعنه در دل و جان است
دلم این مستی از الست آورد
این طلب زان هوا به دست آورد
دوست آنجا نظر چو بر ما کرد
اثر آن ظهور پیدا کرد
این صفا زان نظر پدید آمد
عشق را آنجا مگر پدید آمد
آرزومند آن نظر ماییم
روز و شب اندرین تمناییم
شده در هر دلیش پیوندی
کرده در پای هر یکی بندی

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عاشقان ره به عشق می‌پویند
درس تنزیل عشق می‌گویند
هوش مصنوعی: عاشقان در مسیر عشق حرکت می‌کنند و از تعالیم و آموزه‌های عشق بحث می‌کنند.
از می عشق اگر چه بی‌خبرند
راه جانان به جان همی سپرند
هوش مصنوعی: عشق مانند می است که اگرچه بسیاری از مردم از آن بی‌خبرند، اما کسانی که راه محبوب را می‌شناسند، جان خود را فدای او می‌کنند.
از شراب الست مستانند
تا ابد جمله می پرستانند
هوش مصنوعی: از شراب الست، ابدی‌ها همیشه در حال نشئه‌اند و می‌پرستند.
از می شرق دوست مست شدند
همه در پای عشق پست شدند
هوش مصنوعی: همه به خاطر عشق به دوست، intoxicated و سرشار از شادی شدند و در برابر عشق، تواضع کردند و humble شدند.
خویشتن را ز دست از آن دادند
کاندر آن کوی رخت بنهادند
هوش مصنوعی: آنها خود را از دست دادند، زیرا در آن مکان، چهره‌ات را بر جای گذاشتند.
از می نیستی چو بی‌خبرند
راه عشقش بسر چگونه برند؟
هوش مصنوعی: اگر از می، که نمادی از شگفتی و عدم آگاهی است، بی‌خبر باشی، چگونه می‌توانی در مسیر عشق پیش بروی و به مقصد برسی؟
عشق را رهگذر دل و جان است
اولش طعنه در دل و جان است
هوش مصنوعی: عشق ابتدا با درد و آزار در دل و روح آغاز می‌شود، و این مسیر سختی‌هایی را به همراه دارد.
دلم این مستی از الست آورد
این طلب زان هوا به دست آورد
هوش مصنوعی: دل من این حال و سرخوشی را از عالم الست به دست آورده است و این اشتیاق و خواسته، از آن آهنگ و تمایل درونم حاصل شده است.
دوست آنجا نظر چو بر ما کرد
اثر آن ظهور پیدا کرد
هوش مصنوعی: وقتی دوست به ما نگاه کرد، تأثیر آن در زندگی‌مان نمایان شد.
این صفا زان نظر پدید آمد
عشق را آنجا مگر پدید آمد
هوش مصنوعی: این زیبایی و صفا ناشی از دیدی است که در آن عشق به وجود آمده است. گویی عشق تنها در آنجا ظهور کرده است.
آرزومند آن نظر ماییم
روز و شب اندرین تمناییم
هوش مصنوعی: ما روز و شب در آرزوی آن نگاه و توجه هستیم.
شده در هر دلیش پیوندی
کرده در پای هر یکی بندی
هوش مصنوعی: در هر دل، رابطه‌ای شکل گرفته و بر پای هر کسی پیوندی وجود دارد.

حاشیه ها

1394/02/27 08:04
قدرت ا... احمدی نژاد قزوینی

با عرض سلام و ارادت
در مصراع دوم از بیت سوم ماقبل آخر غزل به نظر میرسد
"را" اضافه باشد زیرا وزن بیت را تا حدودی بهم زده است . احتمالأ اشکال نوشتاری یا تایپی باشد.لذا این بیت به صورت
زیر روان تر خوانده شده و سلیس تر بیان میشود :
" این صفا زان نظر پدید آمد عشق آنجا مگر پدید آمد "