بخش ۱ - سر آغاز
حبذا عشق و حبذا عشاق
حبذا ذکر دوست را عشاق
حبذا آن زمان که در ره عشق
بیخود از سر کنند پا عشاق
نبرند از وفا طمع هرگز
نگریزند از جفا عشاق
خوش بلایی است عشق، از آن دارند
دل و جان را درین بلا عشاق
آفتاب جمال او دیدند
نور دارند از آن ضیا عشاق
دادهاند اندرین هوا جانها
چون شکستند از آن هوا عشاق
ای عراقی، چو تو نمیدانند
این چنین درد را دوا عشاق
نگشادند در سرای وجود
دری از عالم صفا عشاق
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حبذا عشق و حبذا عشاق
حبذا ذکر دوست را عشاق
هوش مصنوعی: عشق و عاشقان را بسیار خوب میشمارم و یاد دوست را برای عاشقان بسیار پسندیده میدانم.
حبذا آن زمان که در ره عشق
بیخود از سر کنند پا عشاق
هوش مصنوعی: چه خوب است زمانی که عاشقان در مسیر عشق، بیخود و بیخیال از خود، قدم بگذارند.
نبرند از وفا طمع هرگز
نگریزند از جفا عشاق
هوش مصنوعی: عاشقان هرگز از نیکی و وفاداری امیدی نمیبرند و از بیوفایی و خیانت نیز دور نمیشوند.
خوش بلایی است عشق، از آن دارند
دل و جان را درین بلا عشاق
هوش مصنوعی: عشق بلای دلپذیری است که عاشقان دچار آن میشوند و جان و دلشان را تحت تأثیر قرار میدهد.
آفتاب جمال او دیدند
نور دارند از آن ضیا عشاق
هوش مصنوعی: آفتاب زیبایی او را مشاهده کردند و از آن نور، عاشقان روشنایی و نورانیت یافتهاند.
دادهاند اندرین هوا جانها
چون شکستند از آن هوا عشاق
هوش مصنوعی: در این فضا، جانها به عشق و احساس پیوند خوردهاند، چرا که عشق آنها را از تمام قید و بندها آزاد کرده است.
ای عراقی، چو تو نمیدانند
این چنین درد را دوا عشاق
هوش مصنوعی: ای عراقی، هیچکس مانند تو درمان این درد عاشقان را نمیداند.
نگشادند در سرای وجود
دری از عالم صفا عشاق
هوش مصنوعی: در درون وجود انسان، دری به روی عالم پاکی و صفا باز نشده است تا عاشقان بتوانند به آن راه یابند.