گنجور

لمعۀ پنجم

محبوب در آینه هر لحظه روئی دیگر نماید و هر دم بصورتی دیگر برآید؛ زیرا که صورت، بحکم اختلاف آینه هر دم دیگرمی‌شود و آینه هر نفس بحسب اختلاف احوال دیگر می‌گردد.

قطعه
قطعه
شعر
قطعه
شعر
در هر آیینه روی دیگرگون
می‌نماید جمال او هر دم
گه برآید به کسوت حوّا
گه نماید به صورت آدم

از اینجاست که هرگز در یک صورت دو بار روی ننماید و در دو آینه به یک صورت پیدا نیاید. ابوطالب مکی می‌فرماید که: لایتجلی فی صورة مرتین و لایتجلی فی صورة لاثنین.

چون جمالش صدهزاران روی داشت
بود در هر ذرّه دیداری دگر
لاجرم هر ذرّه را بنمود باز
از جمال خویش رخساری دگر
چون یک است اصل عدد از بهر آنک
تا بوَد هر دم گرفتاری دگر

لاجرم هر عاشقی از او نشانی دیگر دهد و هر عارفی عبارتی دیگر گوید و هر محققی اشارتی دیگر کند، سخن همین است:

عباراتنا شتّی و حسنک واحد
وکلُّ إلی ذاک الجمال یشیر
نظارگیان روی خوبت
چو در نگرند از کرانها
در روی تو روی خویش بینند
زینجاست تفاوت نشانها

دانی که بر این شهود کرا اطلاع دهند؟ لمن کان له قلب، آن را که بتقلیب خود در احوال تقلیب او در صور مطالعه داند کرد و از آن مطالعه فهم داند کرد که مصطفی صلی الله علیه وآله چرا فرماید: من عرف نفسه فقد عرف ربه، و جنید رحمة الله علیه بهر چه گوید: لون الماء لون انائه. مگر گوید صورت،‌بحکم اختلاف آینه هر دم بصورت دیگر متبدل شود، چنانکه دل بحسب تنوع احوال، در خبر است که: مثل القلب کمثل ریشة فی فلاة یقلبها الریاح ظهراً لبطن اصل این ریاح که ریح تواند بود که مصطفی فرمود لاتسبوا الریح فانها من نفس الرحمن اگر خواهی که از نفحات این نفس بوئی بمشام تو رسد، در کارستان: کل یوم هو فی شأن، نظاره شو، تا عیان بینی که: تنوع تو در احوال از تنوع اوست در شئون و افعال، پس معلوم کنی که:‌لون الماء لون انائه، اینجا هم آن رنگ دارد که: لون المحب لون محبوبه، پس گوئی:

رقّ الزّجاج و رقَّتِ الخمرُ
فتشابها و تشاکل الامرُ
فکأنّما خمر و لا قدح
و کأنّما قدح و لا خمر

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

محبوب در آینه هر لحظه روئی دیگر نماید و هر دم بصورتی دیگر برآید؛ زیرا که صورت، بحکم اختلاف آینه هر دم دیگرمی‌شود و آینه هر نفس بحسب اختلاف احوال دیگر می‌گردد.
هوش مصنوعی: محبوب در آینه همیشه به شکلی جدید نمایان می‌شود و هر لحظه با صورتی متفاوت ظاهر می‌گردد؛ زیرا شکل و ظاهر او به خاطر تفاوت‌های آینه در هر لحظه تغییر می‌کند و آینه نیز به تناسب وضعیت‌های مختلف، هر لحظه به شکل دیگری درمی‌آید.
در هر آیینه روی دیگرگون
می‌نماید جمال او هر دم
هوش مصنوعی: هر بار که به آیینه نگاه می‌کنیم، زیبایی او به شکلی تازه و متفاوت به نمایش درمی‌آید.
گه برآید به کسوت حوّا
گه نماید به صورت آدم
هوش مصنوعی: گاهی اوقات چیزی به شکل و زیبایی زنانه ظاهر می‌شود و گاهی به صورت و ویژگی‌های مردانه.
از اینجاست که هرگز در یک صورت دو بار روی ننماید و در دو آینه به یک صورت پیدا نیاید. ابوطالب مکی می‌فرماید که: لایتجلی فی صورة مرتین و لایتجلی فی صورة لاثنین.
هوش مصنوعی: از اینجا مشخص می‌شود که یک چیز هرگز نمی‌تواند در یک زمان به شکل دو بار نشان داده شود و در دو آینه به همان صورت دیده نمی‌شود. ابوطالب مکی اشاره کرده است که حقیقت نمی‌تواند در یک تصویر دو بار تجلی کند و در یک تصویر همزمان برای دو نفر نمایان نشود.
چون جمالش صدهزاران روی داشت
بود در هر ذرّه دیداری دگر
هوش مصنوعی: زیبایی او چهره‌های زیادی دارد، به طوری که در هر ذره از وجودش، دیداری نو و تازه را می‌توان مشاهده کرد.
لاجرم هر ذرّه را بنمود باز
از جمال خویش رخساری دگر
هوش مصنوعی: بنابراین هر ذره‌ای از خود، نمایی دیگر از زیبایی‌اش را به نمایش می‌گذارد.
چون یک است اصل عدد از بهر آنک
تا بوَد هر دم گرفتاری دگر
هوش مصنوعی: اصل عدد یکی است و به همین دلیل، هر لحظه مشکلات و چالش‌های جدید به وجود می‌آید.
لاجرم هر عاشقی از او نشانی دیگر دهد و هر عارفی عبارتی دیگر گوید و هر محققی اشارتی دیگر کند، سخن همین است:
هوش مصنوعی: بدیهی است که هر عاشق علامتی متفاوت از او ارائه می‌دهد و هر عارف بیان خاص خود را دارد و هر محقق نیز به گونه‌ای دیگر اشاره می‌کند. در نهایت، این همان سخن است.
عباراتنا شتّی و حسنک واحد
وکلُّ إلی ذاک الجمال یشیر
هوش مصنوعی: ما گفتارهای مختلفی داریم اما زیبایی تو واحد و یکسان است و همه به آن زیبایی اشاره دارند.
نظارگیان روی خوبت
چو در نگرند از کرانها
هوش مصنوعی: وقتی نگهبانان زیبایی تو را در اطراف میبینند، از دور دست‌ها هم متوجه زیبایی تو می‌شوند.
در روی تو روی خویش بینند
زینجاست تفاوت نشانها
هوش مصنوعی: افراد به واسطه زیبایی تو، زیبایی خود را می‌بینند و از اینجا است که نشانه‌های تفاوت میان آنها مشخص می‌شود.
دانی که بر این شهود کرا اطلاع دهند؟ لمن کان له قلب، آن را که بتقلیب خود در احوال تقلیب او در صور مطالعه داند کرد و از آن مطالعه فهم داند کرد که مصطفی صلی الله علیه وآله چرا فرماید: من عرف نفسه فقد عرف ربه، و جنید رحمة الله علیه بهر چه گوید: لون الماء لون انائه. مگر گوید صورت،‌بحکم اختلاف آینه هر دم بصورت دیگر متبدل شود، چنانکه دل بحسب تنوع احوال، در خبر است که: مثل القلب کمثل ریشة فی فلاة یقلبها الریاح ظهراً لبطن اصل این ریاح که ریح تواند بود که مصطفی فرمود لاتسبوا الریح فانها من نفس الرحمن اگر خواهی که از نفحات این نفس بوئی بمشام تو رسد، در کارستان: کل یوم هو فی شأن، نظاره شو، تا عیان بینی که: تنوع تو در احوال از تنوع اوست در شئون و افعال، پس معلوم کنی که:‌لون الماء لون انائه، اینجا هم آن رنگ دارد که: لون المحب لون محبوبه، پس گوئی:
هوش مصنوعی: آیا می‌دانی که این شهود را به چه کسی می‌توان بیان کرد؟ برای کسی که دل دارد، آن‌کس که با تغییر احوال خود به تغییرات آن نیز پی ببرد و از این مشاهدات بفهمد که چرا پیامبر صلی الله علیه وآله فرماید: «هر که خود را بشناسد، پروردگارش را شناخته است» و جنید رحمت‌الله‌علیه بگوید: «رنگ آب به رنگ ظرف آن است». مگر نمی‌گوید که شکل به حکم تغییر آینه هر لحظه به شکلی دیگر در می‌آید، همان‌طور که دل بر اساس تنوع احوال در تغییر است. در خبر آمده است که: «مثل دل مانند یک برگ در بیابان است که باد آن را به این سو و آن سو می‌گرداند.» اصل این باد همان نفسی است که پیامبر فرمود: «باد را دشنام ندهید، زیرا آن از نفس رحمان است». اگر می‌خواهی که از نفحات این نفس بویی به مشام تو برسد، در کارهای او نگا کن، تا ببینی که تغییرات تو در احوال ناشی از تغییرات او در شؤون و افعال است. سپس درمی‌یابی که رنگ آب به رنگ ظرف آن است. در اینجا نیز رنگی است که نشان می‌دهد: «رنگ عاشق به رنگ معشوق است».
رقّ الزّجاج و رقَّتِ الخمرُ
فتشابها و تشاکل الامرُ
هوش مصنوعی: شیشه نرم شد و شراب هم لطیف گردید، به همین خاطر به هم شبیه شدند و وضعیت به گونه‌ای دگرگون شد.
فکأنّما خمر و لا قدح
و کأنّما قدح و لا خمر
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که چیزی شبیه به شراب است، اما هیچ جامی در کار نیست، و انگار جامی وجود دارد، ولی شرابی در آن نیست.