اطلاعات
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شرط عاشق آنست که هرچه دوست دوست دارد او نیز دوست دارد و اگر همه بعد و فراق بود، و غالباً محبوب فراق و بعد محب خواهد، تا محب از جفای او پناه بعشق برد که: النار سوط یسوق اهل الله الی الله، اشارت بچنین چیزی تواند بود، پس محب را بعد دوست میباید داشت و بفراق تن در بایدداد. معنی این بیت که:
هوش مصنوعی: عشق واقعی این است که هر چه محبوب دوست دارد، عاشق نیز باید آن را بپسندد. حتی اگر فاصله و جدایی وجود داشته باشد، غالباً محبوب با جدایی و دوری خود باعث میشود که عاشق به عشق پناه ببرد. این نکته به این معنی است که عاشق باید فاصله را از محبوب تحمل کند و برای جدایی آماده باشد.
ارید وصاله ویرید هجری
فاترک ما اریدلمایرید
هوش مصنوعی: من خواهان وصال او هستم و او تنها جدایی را میخواهد، پس من آنچه را که میخواهم، رها میکنم چون او آن را نمیخواهد.
مقتدای خود باید ساخت. اما فراق را بعینه دوست ندارد؛ بل از آن روی که آن محبوب محبوب است.
هوش مصنوعی: انسان باید مدل و الگوی خود را بسازد. اما او به طور واقعی جدایی را نمیپسندد؛ بلکه به این دلیل که آن شخص محبوبی که دوستش دارد، محبوب است.
مصراع: و کل ما یفعل المحبوب محبوب.
هوش مصنوعی: هر چیزی که محبوب انجام دهد، محبوب است.
محب مسکین چه کند جز آنکه گوید:
هوش مصنوعی: محب مسکین چه کاری میتواند بکند جز اینکه بگوید:
خواهی بفراق کوش و خواهی بوصال
من فارغم از هر دو، مرا عشق تو بس
هوش مصنوعی: اگر بخواهی از من جدا شوی، یا اگر بخواهی در کنار من باشی، برای من هیچکدام از این دو مهم نیست. تنها چیزی که برایم اهمیت دارد، عشق توست.
بلکه باید فراق را دوست تر دارد از وصال؛ و بعدش مقربتر از قرب بود، و هجرت سودمندتر از وصل، زیرا که در قرب و وصال بصفت مراد خود است و در بعدو فراق به صفت مراد محبوب.
هوش مصنوعی: انسان باید دوری را بیشتر از نزدیکی دوست بدارد؛ زیرا در دوری میتواند به محبوب نزدیکتر شود و فاصله نسبت به وصل از نظر روحانی مفیدتر است. چرا که در نزدیکی و وصال، او با ویژگیهای خود محبوب را مینگرد، اما در دوری و فراق، او با ویژگیهای محبوب آشنا میشود.
هجری که بود مراد محبوب
از وصل هزار بار خوشتر
هوش مصنوعی: دوستی و وصالی که محبوب میخواهد، هزار بار بهتر از دوری و جدایی است.
لانیفیالوصال عبید نفسی
و فیالهجران مولیللموالی
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر ابراز میکند که اگرچه در عشق و وصال معشوق غرق است، اما جدایی و دوری از او نیز روحش را آزار میدهد و او را از خود بیخود میکند. علاقه و وابستگی به معشوق، در کنار حس درد و رنج ناشی از جدایی، احساسات پیچیدهای را در دل او ایجاد کرده است.
و شغلیبالحبیب بکل وجه
احب الیمن شغلیبحالی
هوش مصنوعی: تمامی مشغلههای من با محبوبم از هر جنبهای برایم خوشایندتر است تا اینکه بخواهم به حال خود مشغول شوم.
ما را نه برای آن آورد که از او برگیریم، بلکه برای آن آورد که مراد خود از مابرگیرد. اگر محبی بود که محبوبی صفت او شده باشد، اگر بعد دوست دارد، محبوب را دوست داشته باشد و این غایت وصل بود در عین بعد و فهم هرکس اینجا راه نبرد.
هوش مصنوعی: ما را تنها برای این نیاورده که از او چیزی بگیریم، بلکه برای این آورده که خواسته خود را از ما بگیرد. اگر کسی عاشق باشد و محبوب او نیز به صفات او معروف شود، اگر در عالم جدایی هم باشد، دوست دارد که محبوبش را دوست داشته باشد و این بهترین نوع ارتباط است، حتی در دوری. در اینجا هیچکس حق دخالت ندارد.
بدانکه: موجب بعد اوصاف محب است و اوصاف او عین محبوب به مقتضای: کنت سمعه و بصره، لاجرم:اعوذ بک منک، میگوید.
هوش مصنوعی: بدان که: علت دوری از اوصاف محبوب، در حقیقت خواص محب است و این خواص به گونهای هستند که شبیه به محبوب میباشند؛ بنابراین، به اقتضای این که خداوند از شنیدنی و دیدنی شخصیتی متفاوت برخوردار است، لذا میگوید: به تو پناه میبرم از خودت.
دامنش چون بدست بگرفتم
دست او را درآستین دیدم
هوش مصنوعی: وقتی دامنش را گرفتم، دست او را در آستینش پیدا کردم.
پس گوید: لااحصی ثناء علیک، انت کما اثنیت علی نفسک.
هوش مصنوعی: پس میگوید: نمیتوانم ثنای تو را بیان کنم، تو همانگونهای که خودت بر خودت ثنا گفتهای.