رباعی شمارهٔ ۶۷
در کوی تو عاشقان درآیند و روند
خون جگر از دیده گشایند و روند
ما بر در تو چو خاک ماندیم مقیم
ورنه دگران چو باد آیند و روند
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در کوی تو عاشقان درآیند و روند
خون جگر از دیده گشایند و روند
هوش مصنوعی: در مسیر تو، عاشقان به آمد و شد هستند و اشکهایشان چون خون دل از چشمانشان بیرون میآید و به راه خود ادامه میدهند.
ما بر در تو چو خاک ماندیم مقیم
ورنه دگران چو باد آیند و روند
هوش مصنوعی: ما در درگاه تو مانند خاک ثابت و پایدار ماندهایم، در حالی که دیگران مثل باد میآیند و میروند.
حاشیه ها
1397/08/28 11:10
رضا زارع
گویند یکی از شاگردان جناب شمس تبریزی عارف بزرگ که علاقه شدیدی به وی داشت در زمان چله شمس پشت در حجره مقیم شده بود و از شدت علاقه بدون خورد و خوراک منتظر شمس بود زمانی که چله تمام شد و شمس از حجره خود بیرون آمد با بدن بیجان شاگرد روبرو شد که کاغذ یاد داشتی در دستش بود و در آن این رباعی را نوشته بود :
در کوی تو عاشقان پر آیند و روند
خون جگر از دیده گشایند و روند
من بر در تو مقیم مادام چو خاک
ورنه دگران چو باد آیند و روند