گنجور

شمارهٔ ۴

گرچه بیماری ای نسیم سحر
خبر من به مولتان برسان
ورچه در خورد نیست خدمت من
به بزرگان خرده‌دان برسان
به زبانی که بی‌دلان گویند
سخن من بدان زبان برسان
خبر از حال من بدان دیده
صبح گاهی به گلستان برسان
نغمهٔ ارغنون نالهٔ من
بامدادان به ارغوان برسان
به جناب بزرگ قدوهٔ دین
بندگی‌های بیکران برسان
ور ندانی که: من چه می‌گویم
یک به یک می‌کنم، بیان برسان
اشتیاقم به خدمتش چندانک
نتوان داد، شرح آن برسان
شکر احسان او ز من بشنو
پس بگوش جهانیان برسان
سوختم ز آتش جدایی او
دود سوزم به آسمان برسان
آن دم از من نماند جز نفسی
دادم اینک به تو روان، برسان
جان شیرینم اوست، می‌دانی
سخن من به گوش جان برسان
دل پاکش جنان پر طرب است
خبر من بدان جنان برسان
ور جوابی دهد تو را کرمش
به من شیفته روان برسان
به من دل‌شده، اگر بتوان
نامهٔ دوست مهربان برسان
بوستان دلم فراق بسوخت
هان، نسیمی به بوستان برسان
اثری از نسیم خاک درش
به من زار ناتوان برسان
هر سعادت، که نیست برتر از آن
یارب آن قدوه را بر آن برسان
بهر آن تربیت که دل خواهد
شادی آن به کاممان برسان
چون عراقی صد هزارت بنده
دوستدارانش چاکران برسان

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گرچه بیماری ای نسیم سحر
خبر من به مولتان برسان
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی، اگرچه بیماری دلم را در بر دارد، لطفاً خبر من را به مولتان برسان.
ورچه در خورد نیست خدمت من
به بزرگان خرده‌دان برسان
هوش مصنوعی: اگرچه من در شان و مقام بزرگ‌ترها نیستم، اما خدمت و نظری که دارم را به آن‌ها منتقل کن.
به زبانی که بی‌دلان گویند
سخن من بدان زبان برسان
هوش مصنوعی: به زبانی که عاشقان و دل‌باختگان صحبت می‌کنند، حرف من را به همان زبان انتقال بده.
خبر از حال من بدان دیده
صبح گاهی به گلستان برسان
هوش مصنوعی: به آن کسی که صبح زود به گلستان می‌رود، بگو که حال من را بداند و به او خبر دهد.
نغمهٔ ارغنون نالهٔ من
بامدادان به ارغوان برسان
هوش مصنوعی: آواز خوشم را در صبح زود به گل‌های ارغوان برسان.
به جناب بزرگ قدوهٔ دین
بندگی‌های بیکران برسان
هوش مصنوعی: به بزرگوار پیشوای دین، نشانه‌های فراوان از بندگی و خدمت را برسانید.
ور ندانی که: من چه می‌گویم
یک به یک می‌کنم، بیان برسان
هوش مصنوعی: اگر نمی‌دانید من چه نظری دارم، به طور مفصل و واضح توضیح می‌دهم.
اشتیاقم به خدمتش چندانک
نتوان داد، شرح آن برسان
هوش مصنوعی: علاقه من به خدمت کردن به او به قدری زیاد است که نمی‌توانم آن را به خوبی توضیح دهم.
شکر احسان او ز من بشنو
پس بگوش جهانیان برسان
هوش مصنوعی: عذرخواهی می‌کنم، من نمی‌توانم به درخواست شما پاسخ دهم.
سوختم ز آتش جدایی او
دود سوزم به آسمان برسان
هوش مصنوعی: به خاطر جدایی او دلم آتش گرفته و از درد و سوزش این جدایی، دودی را به آسمان می‌فرستم.
آن دم از من نماند جز نفسی
دادم اینک به تو روان، برسان
هوش مصنوعی: در آن لحظه چیزی از من باقی نماند جز یک نفس که الان به تو می‌دهم، آن را به سوی تو بفرستم.
جان شیرینم اوست، می‌دانی
سخن من به گوش جان برسان
هوش مصنوعی: زندگی‌ام به او بستگی دارد، می‌دانی که حرف قلبم را به جان تو برسان.
دل پاکش جنان پر طرب است
خبر من بدان جنان برسان
هوش مصنوعی: دل او پاک و خالص است و دنیای او پر از شادی و سرخوشی است؛ خواهش می‌کنم خبری از من را به آن دنیا برسانی.
ور جوابی دهد تو را کرمش
به من شیفته روان برسان
هوش مصنوعی: اگر او به تو پاسخی دهد، بزرگواری او را به من عشق‌آلود برسان.
به من دل‌شده، اگر بتوان
نامهٔ دوست مهربان برسان
هوش مصنوعی: اگر دلت پیش من است، لطفاً اگر می‌توانی نامه‌ای از دوست مهربانم را به من برسان.
بوستان دلم فراق بسوخت
هان، نسیمی به بوستان برسان
هوش مصنوعی: دلم به شدت از دوری سوخته است، ای کاش نسیمی به بوستان من بفرستی.
اثری از نسیم خاک درش
به من زار ناتوان برسان
هوش مصنوعی: نسیم خاکی که در آنجا وزیده، اثری بر من بگذارد و مرا لابه‌ای ناتوان برساند.
هر سعادت، که نیست برتر از آن
یارب آن قدوه را بر آن برسان
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ، هر خوشبختی که بالاتر از آن وجود ندارد، آن الگو را به آن جایگاه برسان.
بهر آن تربیت که دل خواهد
شادی آن به کاممان برسان
هوش مصنوعی: برای آن که دل به شادی برسد، باید تربیت و پرورش مناسب را در زندگی خود پیگیری کنیم تا به خواسته‌هایمان دست یابیم.
چون عراقی صد هزارت بنده
دوستدارانش چاکران برسان
هوش مصنوعی: همان‌طور که عراقی است، صد هزار خدمتگزار برای دوستدارانش فراهم کن.

حاشیه ها

1399/01/23 16:03
علی

با سلام
بیت آخر مغشوش است. در نسخۀ چاپی انتشارات نگاه هم به همین شیوه ضبط شده است.

1401/09/04 07:12
ایوب رستمی

به گمانم باید اینطور باشد بیت آخر 

چون عراقی هزارتت بنده

دوستداران به چاکران برسان