گنجور

غزل شمارهٔ ۷۶

روی ننمود یار چتوان کرد؟
چیست تدبیر کار چتوان کرد؟
در دو چشم پر آب نقش نگار
چون نگیرد قرار چتوان کرد؟
در هر آیینه‌ای نمی‌گنجد
عکس روی نگار چتوان کرد؟
هر سراسیمه‌ای نمی‌یابد
بر در وصل بار چتوان کرد؟
رفت عمرو نرفت در همه عمر
دست در زلف یار چتوان کرد؟
کشت ما را به دوستی، چه کنیم
با چنان دوستدار چتوان کرد؟
کشتهٔ عشق اوست بر در او
چون عراقی هزار، چتوان کرد؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روی ننمود یار چتوان کرد؟
چیست تدبیر کار چتوان کرد؟
هوش مصنوعی: وقتی محبوب روی خود را نشان نمی‌دهد، چه کار می‌توان کرد؟ چه راه حلی برای این مشکل وجود دارد؟
در دو چشم پر آب نقش نگار
چون نگیرد قرار چتوان کرد؟
هوش مصنوعی: وقتی چشم‌های پر از اشک کسی به چهره محبوب نگاه می‌کند، چگونه می‌تواند آرامش پیدا کند؟
در هر آیینه‌ای نمی‌گنجد
عکس روی نگار چتوان کرد؟
هوش مصنوعی: در هر آینه‌ای نمی‌توان تصویر چهره زیبای معشوق را به‌درستی مشاهده کرد، چه کار می‌توان کرد؟
هر سراسیمه‌ای نمی‌یابد
بر در وصل بار چتوان کرد؟
هوش مصنوعی: هر کسی که مضطرب و بی‌تاب باشد، نمی‌تواند به‌راحتی به دروازه‌ی وصال دسترسی پیدا کند یا به آن وارد شود.
رفت عمرو نرفت در همه عمر
دست در زلف یار چتوان کرد؟
هوش مصنوعی: عمر عمرو سپری شد و او هیچ‌گاه نتوانست دستش را در زلف محبوبش ببرد و به او وصل شود. در واقع، او در تمام زندگی‌اش نتوانسته به عشق و وصال برسد.
کشت ما را به دوستی، چه کنیم
با چنان دوستدار چتوان کرد؟
هوش مصنوعی: ما به خاطر دوستی‌امان به زحمت افتادیم، با چنین دوستی چه می‌توان کرد؟
کشتهٔ عشق اوست بر در او
چون عراقی هزار، چتوان کرد؟
هوش مصنوعی: در درگاه عشق او، همچون عراقی‌های هزار نفره، جان فدای او شده است. چه کار می‌توان کرد؟

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۷۶ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1402/01/10 02:04
مهر و ماه

در بیت دوم اشاره ی زیبایی به نقش بر آب زدن شده است.