غزل شمارهٔ ۳۹
دل، که دائم عشق میورزید، رفت
گفتمش: جانا مرو، نشنید، رفت
هر کجا بوی دلارامی شنید
یا رخ خوبِ نگاری دید، رفت
هرکجا شکّرلبی دشنام داد
یا نگاری زیر لب خندید، رفت
در سر زلف بتان شد عاقبت
در کنار مهوشی غلتید، رفت
دل چو آرام دل خود بازیافت
یک نفس با من نیارامید، رفت
چون لب و دندان دلدارم بدید
در سر آن لعل و مروارید، رفت
دل ز جان و تن کنون دل برگرفت
از بد و نیک جهان ببرید، رفت
عشق میورزید دائم، لاجرم
در سر چیزی که میورزید، رفت
باز کی یابم دل گم گشته را؟
دل که در زلف بتان پیچید، رفت
بر سر جان و جهان چندین ملرز
آنکه شایستی بدو لرزید، رفت
ای عراقی، چند زین فریاد و سوز؟
دلبرت یاری دگر بگزید، رفت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل، که دائم عشق میورزید، رفت
گفتمش: جانا مرو، نشنید، رفت
هوش مصنوعی: دل که همیشه به عشق میزند، وقتی گفتم: ای عزیز، نرو، به حرفم توجه نکرد و رفت.
هر کجا بوی دلارامی شنید
یا رخ خوبِ نگاری دید، رفت
هوش مصنوعی: هرجا که بوی خوش و آرامشی شنید یا چهره زیبایی دید، به سمت آنجا رفت.
هرکجا شکّرلبی دشنام داد
یا نگاری زیر لب خندید، رفت
هوش مصنوعی: هر جا که کسی با زبان تلخ صحبت کرد یا دختری به طور پنهانی لبخند زد، آنجا را ترک کردم.
در سر زلف بتان شد عاقبت
در کنار مهوشی غلتید، رفت
هوش مصنوعی: در نهایت، در میان زلفهای زیبا، به سمت معشوقی شگفتانگیز کشیده شد و از دست رفت.
دل چو آرام دل خود بازیافت
یک نفس با من نیارامید، رفت
هوش مصنوعی: دل وقتی که آرامش خود را پیدا کرد، یک لحظه با من راحت نشد و سپس رفت.
چون لب و دندان دلدارم بدید
در سر آن لعل و مروارید، رفت
هوش مصنوعی: وقتی لبها و دندانهای محبوبم را دیدم، زیبایی آنها مثل لعل و مروارید در ذهنم نقش بست و دل مرا ربود.
دل ز جان و تن کنون دل برگرفت
از بد و نیک جهان ببرید، رفت
هوش مصنوعی: دل از جان و بدن جدا شد و از خوبیها و بدیهای دنیا بریده و رفته است.
عشق میورزید دائم، لاجرم
در سر چیزی که میورزید، رفت
هوش مصنوعی: او همیشه در حال عشقورزی بود و به همین دلیل، به سراغ آنچه که به آن عشق میورزید، رفت.
باز کی یابم دل گم گشته را؟
دل که در زلف بتان پیچید، رفت
هوش مصنوعی: باز کی قادر خواهم بود دل گمشدهام را دوباره پیدا کنم؟ دلی که در زلفهای معشوق پیچیده شد، دیگر رفته است.
بر سر جان و جهان چندین ملرز
آنکه شایستی بدو لرزید، رفت
هوش مصنوعی: نگذار نگران جان و دنیای خود باشی، زیرا آنکه سزاوار است در برابر تو هراسان خواهد بود و در نهایت خواهد رفت.
ای عراقی، چند زین فریاد و سوز؟
دلبرت یاری دگر بگزید، رفت
هوش مصنوعی: ای عراقی، چه مدت باید از درد و نالههای خود بگویی؟ محبوب تو کسی دیگر را انتخاب کرده و رفته است.
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
"ضربی حجاز و آواز"
با صدای حسین علیشاپور (آلبوم تنها)
حاشیه ها
1402/01/16 12:04
امیر
باسلام
بنده امیر موثقی
افتخار داشتم که بر اساس این غزل زیبا قطعه موزیکی در قالب پاپ سنتی فیوژن تلفیقی ساخته و بخوانم
متاسفانه امکان لود کردن موزیک بنده در اینجا نیست و ظاهرا فقط از طریق اسپاتیفای میتوان انجام داد
چنانچه صلاح بود شخصا دانلود و بشنوید امید که مقبول باشد