گنجور

غزل شمارهٔ ۳۳

کی ببینم چهرهٔ زیبای دوست؟
کی ببوسم لعل شکرخای دوست؟
کی درآویزم به دام زلف یار؟
کی نهم یک لحظه سر بر پای دوست؟
کی برافشانم به روی دوست جان؟
کی بگیرم زلف مشک‌آسای دوست؟
این چنین پیدا، ز ما پنهان چراست؟
طلعت خوب جهان پیمای دوست
همچو چشم دوست بیمارم، کجاست
شکری زان لعل جان‌افزای دوست؟
در دل تنگم نمی‌گنجد جهان
خود نگنجد دشمن اندر جای دوست
دشمنم گوید که: ترک دوست گیر
من به رغم دشمنان جویای دوست
چون عراقی، واله و شیدا شدی
دشمن ار دیدی رخ زیبای دوست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کی ببینم چهرهٔ زیبای دوست؟
کی ببوسم لعل شکرخای دوست؟
هوش مصنوعی: چه زمانی می‌توانم چهرهٔ زیبا و دلنشین دوست را ببینم؟ چه زمانی می‌توانم لب‌های شیرین او را ببوسم؟
کی درآویزم به دام زلف یار؟
کی نهم یک لحظه سر بر پای دوست؟
هوش مصنوعی: کی می‌توانم خود را در دام موهای محبوبم بیفکنم؟ کی می‌توانم حتی برای یک لحظه سرم را بر پای دوست بگذارم؟
کی برافشانم به روی دوست جان؟
کی بگیرم زلف مشک‌آسای دوست؟
هوش مصنوعی: چه زمانی می‌توانم زیبایی و جذابیت دوست را به نمایش بگذارم؟ چه زمانی می‌توانم در آغوش زلف‌های خوشبو و دل‌انگیز او فرو بروم؟
این چنین پیدا، ز ما پنهان چراست؟
طلعت خوب جهان پیمای دوست
هوش مصنوعی: چرا روی زیبای دوست که همه جا را می‌گردد، از ما پنهان است؟
همچو چشم دوست بیمارم، کجاست
شکری زان لعل جان‌افزای دوست؟
هوش مصنوعی: چشمم مانند چشم بیمار دوستم است، کجاست شکری برای آن لعل دل‌افزای دوست؟
در دل تنگم نمی‌گنجد جهان
خود نگنجد دشمن اندر جای دوست
هوش مصنوعی: در دل من جایی برای جهان وجود ندارد، حتی دشمن نمی‌تواند در مکان دوست قرار گیرد.
دشمنم گوید که: ترک دوست گیر
من به رغم دشمنان جویای دوست
هوش مصنوعی: دشمنم می‌گوید که از دوستت فاصله بگیر، اما من بر خلاف خواسته دشمنان، به دنبال دوستم هستم.
چون عراقی، واله و شیدا شدی
دشمن ار دیدی رخ زیبای دوست
هوش مصنوعی: وقتی که مانند عراقی عاشق و شیدا شدی، حتی اگر دشمنی را ببینی، زیبایی چهره ی محبوبت از یاد تو نخواهد رفت.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۳ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1404/06/07 23:09
علی میراحمدی

تکلیف ما با شعر عراقی کاملا روشن است.
شعری کاملا عرفانی.
حتی آنجا که به ظاهر سخن از معشوقی زمینی است مثل ابیات اول تا سوم همین غزل، شاعر  در ادامه دست خود را با آوردن بیتی(بیت۴) رو میکند :
این چنین پیدا، ز ما پنهان چراست؟
طلعت خوب جهان پیمای دوست
و دیگر مشخص است که همان سه بیت اول هم عرفانی بوده است .
در غزل عراقی کمتر ردپایی از اوضاع سیاسی اجتماعی شاعر میابیم که البته برای شعر عرفانی محض میتواند قابل توجیه باشد.
در مواجهه با شعر عراقی با یک اثر تصنعی و ساختگی روبرو نیستیم و سوز دل و دغدغه عشق و عرفان شاعر را میتوان از لابلای کلماتش درک و دریافت کرد.
هر چند به نظر می‌رسد دیوان عراقی خالی از اشعار ساختگی هم نباشد.
بدون شک عراقی زیر سایه بلند مولانا و حافظ و حتی عطار و سنایی در شعر عرفانی قرار گرفته و کمتر خوانده شده است .