غزل شمارهٔ ۲۸۵
بیا، تا بیدلان را زار بینی
روان خستگان افگار بینی
تن درماندگان رنجور یابی
دل بیچارگان بیمار بینی
به کوی عاشقان خود گذر کن
که مشتاقان خود را زار بینی
میان خاک و خون افتاده حیران
زهر جانب دو صد خونخوار بینی
بسا جان عزیز مستمندان
که بر خاک در خود خوار بینی
یکی اندر دل زار ضعیفان
نظر کن، تا غم و تیمار بینی
نبینی هیچ شادی در دل ما
ولی اندوه و غم بسیار بینی
دلا، با این همه امید دربند
که هم روزی رخ دلدار بینی
چو افتادی، عراقی، رو مگردان
اگر خواهی که روی یار بینی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیا، تا بیدلان را زار بینی
روان خستگان افگار بینی
هوش مصنوعی: بیا تا ببینی که دلسوختگان به چه حال و روزی دچارند و چطور در درد و رنج دست و پا میزنند.
تن درماندگان رنجور یابی
دل بیچارگان بیمار بینی
هوش مصنوعی: اگر به تن بیمار و رنجور نگاهی بیندازی، میتوانی درد و رنج بیچارگان را حس کنی.
به کوی عاشقان خود گذر کن
که مشتاقان خود را زار بینی
هوش مصنوعی: به محله عاشقان سر بزن؛ آنجا افرادی را میبینی که از عشق به شدت احساساتی و ناتوان هستند.
میان خاک و خون افتاده حیران
زهر جانب دو صد خونخوار بینی
هوش مصنوعی: در اینجا تصویر یک وضعیت درمانده و عذابآور به نمایش گذاشته شده است. فردی در دشواری و در میان دو نیروی ویرانگر گرفتار شده و به شدت نگران و مضطرب است. او در میان خون و خاک، دچار سردرگمی شده و در اطرافش نشانههای خشونت و دشمنی را میبیند. این وضعیت به نوعی نشاندهنده جنگ یا تخریب و مصیبت است که بر او و دیگران سایه انداخته است.
بسا جان عزیز مستمندان
که بر خاک در خود خوار بینی
هوش مصنوعی: بسیاری از انسانهای فقیر و نیازمند، ممکن است در نظر تو بیارزش و حقیر به نظر برسند، در حالی که جانهای گرانبهایی دارند.
یکی اندر دل زار ضعیفان
نظر کن، تا غم و تیمار بینی
هوش مصنوعی: به درون دل افراد ضعیف و زحمتکش نگاه کن تا نگرانیها و دردهایشان را ببینی.
نبینی هیچ شادی در دل ما
ولی اندوه و غم بسیار بینی
هوش مصنوعی: در دل ما هیچ نشانهای از شادی وجود ندارد، اما غم و اندوه زیادی را میتوانی ببینی.
دلا، با این همه امید دربند
که هم روزی رخ دلدار بینی
هوش مصنوعی: ای دل، با وجود تمام این امیدها، در بند این امید هستی که یک روز صورت محبوب را خواهی دید.
چو افتادی، عراقی، رو مگردان
اگر خواهی که روی یار بینی
هوش مصنوعی: اگر به زمین افتادی، ای عراقی، رو بر نگردان، اگر میخواهی چهره محبوبت را ببینی.