غزل شمارهٔ ۲۷۴
از غم دلدار زارم، مرگ به زین زندگی
وز فراقش دل فگارم، مرگ به زین زندگی
عیش بر من ناخوش است و زندگانی نیک تلخ
بی لب شیرین یارم، مرگ به زین زندگی
زندگی بیروی خوبش بدتر است از مردگی
مرگ کو تا جان سپارم؟ مرگ به زین زندگی
هر کسی دارد ز خود آسایشی، دردا! که من
راحتی از خود ندارم، مرگ به زین زندگی
کاشکی دیدی من مسکین چگونه در غمش
عمر ناخوش میگذارم، مرگ به زین زندگی
هر دمی صد بار از تن می برآید جان من
وز غم دل بیقرارم، مرگ به زین زندگی
کار من جان کندن است و ناله و زاری و درد
بنگرید آخر به کارم، مرگ به زین زندگی
در چنین جان کندنی کافتادهام، شاید که من
نعرهها از جان برآرم، مرگ به زین زندگی
هیچ کس دیدی که خواهد در دمی صدبار مرگ؟
مرگ را من خواستارم، مرگ به زین زندگی
از پی آن کز عراقی مرگ بستاند مرا
مرگ را من دوستدارم، مرگ به زین زندگی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از غم دلدار زارم، مرگ به زین زندگی
وز فراقش دل فگارم، مرگ به زین زندگی
هوش مصنوعی: از غم دوست بسیار ناراحتم و بر اثر جدایی او دلم رنجور و خسته است. زندگی بدون او برایم ناقص و ناخواسته است.
عیش بر من ناخوش است و زندگانی نیک تلخ
بی لب شیرین یارم، مرگ به زین زندگی
هوش مصنوعی: زندگی برای من خوشایند نیست و زندگی خوب، بدون شیرینی حضور یارم، به طرز تلخی میگذرد. به نظر میرسد که مرگ بهتر از این زندگی است.
زندگی بیروی خوبش بدتر است از مردگی
مرگ کو تا جان سپارم؟ مرگ به زین زندگی
هوش مصنوعی: زندگی بدون وجود محبوب و شخص مورد علاقه، از مرگ نیز بدتر است. اگر مرگ در کار باشد، من آمادهام تا جانم را فدای آن کنم. مرگ برای من بهتر از این نوع زندگی بینشان است.
هر کسی دارد ز خود آسایشی، دردا! که من
راحتی از خود ندارم، مرگ به زین زندگی
هوش مصنوعی: هر فردی به نوعی از زندگی خود آسوده و خوشحال است، اما ای کاش که من هم مثل آنها آرامش داشتم. ناراحتی من به حدی است که مرگ را به این زندگی ترجیح میدهم.
کاشکی دیدی من مسکین چگونه در غمش
عمر ناخوش میگذارم، مرگ به زین زندگی
هوش مصنوعی: ای کاش میتوانستی ببینی من چگونه در غم او روزگار میگذرانم و چقدر این زندگی ناخوشایند است، که مرگ را به این زندگی ترجیح میدهم.
هر دمی صد بار از تن می برآید جان من
وز غم دل بیقرارم، مرگ به زین زندگی
هوش مصنوعی: هر لحظه جان من از بدنم جدا میشود و از شدت غم و دلتنگیام احساس میکنم مرگ بهتر از این زندگی است.
کار من جان کندن است و ناله و زاری و درد
بنگرید آخر به کارم، مرگ به زین زندگی
هوش مصنوعی: من در تلاش و رنج هستم و همیشه در حال ناله و زاری و درد، نگاه کنید به آنچه که من انجام میدهم؛ مرگ در این زندگی برای من بهتر است.
در چنین جان کندنی کافتادهام، شاید که من
نعرهها از جان برآرم، مرگ به زین زندگی
هوش مصنوعی: در چنین وضعیتی که به شدت آزارم میدهد، شاید بتوا نم از درون برآیم و فریاد بزنم، که مرگ بهتر از این زندگی است.
هیچ کس دیدی که خواهد در دمی صدبار مرگ؟
مرگ را من خواستارم، مرگ به زین زندگی
هوش مصنوعی: هیچ کس را نمیبینی که بخواهد در یک لحظه صد بار بمیرد؟ من مرگ را میطلبم، چون مرگ برای من از این زندگی بهتر است.
از پی آن کز عراقی مرگ بستاند مرا
مرگ را من دوستدارم، مرگ به زین زندگی
هوش مصنوعی: من به دنبال مرگی هستم که مرا از زندگی پر از درد و رنج خارج کند. من مرگ را بیشتر از این زندگی میپسندم.
حاشیه ها
1393/11/01 10:02
سعید سلطانی
بی نهایت زیبا و تاثیرگدار بود این غزل. درود بر مولانا فخرالدین عراقی ...
1394/04/17 22:07
کسرا
عیش بر من ناخوش است و زندگانی نیک تلخ
بی لب شیرین یارم، مرگ به زین زندگی
امان از فراق و هجران و غم... کار آدم زو به جایی میکشونه که...
هیچ کس دیدی که خواهد در دمی صدبار مرگ
مرگ را من خواستارم، مرگ به زین زندگی
خیلی خیلی غمگین اما قشنگ بود... این شعر رو باید بارها خوند...
خدایا رسم دنیاتو عوض کن... بی وفایی ها و فراق ها رو از بین ببر...
بله جناب سلطانی... هزاران درود بر مولانا فخرالدین عراقی …♥ ♥
تیر ماه 1394