گنجور

غزل شمارهٔ ۲۲۱

ای رخ جان فزای تو گشته خجسته فال من
باز نمای رخ، که شد بی تو تباه حال من
ناز مکن، که می‌کند جان من آرزوی تو
عشوه مده، که می‌دهد هجر تو گوشمال من
رفت دل و نمی‌رود آرزوی تو از دلم
عمر شد و نمی‌شود نقش تو از خیال من
باز نگر که: می‌کشد بی تو مرا فراق تو
چارهٔ من بکن، مجو بی سببی زوال من
ز آرزوی جمال تو، نیست مرا ز خود خبر
طعنه مزن، که: نیستی شیفتهٔ جمال من
بر سر کوی وصل تو مرغ صفت پریدمی
آه! اگر نسوختی آتش هجر بال من
آمدمی به درگهت هر نفسی هزار بار
گر نه عراقی آمدی سد ره وصال من

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای رخ جان فزای تو گشته خجسته فال من
باز نمای رخ، که شد بی تو تباه حال من
هوش مصنوعی: ای چهره‌ی زیبای تو، به من حالتی خوش داده است. دوباره چهره‌ات را به من نشان بده، چرا که بدون تو حال من به شدت خراب شده است.
ناز مکن، که می‌کند جان من آرزوی تو
عشوه مده، که می‌دهد هجر تو گوشمال من
هوش مصنوعی: ناز و فخر نکن، چون دل من آرزوی تو را می‌پروراند. عشوه و دلبری نکن، زیرا دوری و جدایی تو باعث عذاب و درد من خواهد شد.
رفت دل و نمی‌رود آرزوی تو از دلم
عمر شد و نمی‌شود نقش تو از خیال من
هوش مصنوعی: دل من از تو جدا شده، اما آرزوی تو هنوز از دل من نمی‌رود. عمرم سپری شده، اما تصویر تو از ذهنم محو نمی‌شود.
باز نگر که: می‌کشد بی تو مرا فراق تو
چارهٔ من بکن، مجو بی سببی زوال من
هوش مصنوعی: نگاهی دوباره بینداز که دوری تو مرا به شدت آزار می‌دهد. برای بهبود حال من، کاری انجام بده، زیرا بی‌دلیلی در حال نابودی‌ام.
ز آرزوی جمال تو، نیست مرا ز خود خبر
طعنه مزن، که: نیستی شیفتهٔ جمال من
هوش مصنوعی: به خاطر آرزوی زیبایی تو، من از حال خود بی‌خبرم. به من طعنه نزن که تو شیفته‌ی زیبایی من نیستی.
بر سر کوی وصل تو مرغ صفت پریدمی
آه! اگر نسوختی آتش هجر بال من
هوش مصنوعی: در جایی که به تو وصل می‌شوم، مانند پرنده‌ای به پرواز درآمدم. افسوس که اگر آتش جدایی بال‌های من را نمی‌سوزاند، حال و روزم اینطور نمی‌بود.
آمدمی به درگهت هر نفسی هزار بار
گر نه عراقی آمدی سد ره وصال من
هوش مصنوعی: هر لحظه به درگاهت می‌آیم و هزار بار جان می‌دهم، اگر عراقی نبود که مانع رسیدن من به وصالت شود.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۲۱ به خوانش فاطمه زندی

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"ساز و آواز، نی و سنتور"
با صدای حسین علیشاپور (آلبوم نگارینه)

حاشیه ها

1401/01/16 10:04
محمد رضایی

خدیا شکرت که سعدی هموطن ما هست