گنجور

غزل شمارهٔ ۲۱۷

تا توانی هیچ درمانم مکن
هیچ گونه چارهٔ جانم مکن
رنج من می‌بین و فریادم مرس
درد من می‌بین و درمانم مکن
جز به دشنام و جفا نامم مبر
جز به درد و غصه فرمانم مکن
گر نخواهی کشتنم از تیغ غم
مبتلای درد هجرانم مکن
ور بر آن عزمی که ریزی خون من
جز به تیغ خویش قربانم مکن
از من مسکین به هر جرمی مرنج
پس به هر جرمی مرنجانم، مکن
گر گناهی کردم از من عفو کن
ور خطایی رفت تاوانم مکن
تا عراقی ماند در درد فراق
درد با من گوی و درمانم مکن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا توانی هیچ درمانم مکن
هیچ گونه چارهٔ جانم مکن
هوش مصنوعی: هر چه در توان داری، برای درمان من تلاش نکن و هیچ راه حلی برای نجات جانم پیدا نکن.
رنج من می‌بین و فریادم مرس
درد من می‌بین و درمانم مکن
هوش مصنوعی: درد و رنج من را ببین و صدای فریاد من را بشنو، اما برای من راه حلی ارائه نکن یا درمان نکن.
جز به دشنام و جفا نامم مبر
جز به درد و غصه فرمانم مکن
هوش مصنوعی: تنها با زشتی و بدی نام مرا نبر، فقط با درد و اندوه به من فرمان نده.
گر نخواهی کشتنم از تیغ غم
مبتلای درد هجرانم مکن
هوش مصنوعی: اگر نمی‌خواهی مرا با تیغ غم بکشی، پس مرا به درد جدایی مبتلا نکن.
ور بر آن عزمی که ریزی خون من
جز به تیغ خویش قربانم مکن
هوش مصنوعی: اگر قصد داری خون من را به زمین بریزی، فقط با شمشیر خودت این کار را نکن.
از من مسکین به هر جرمی مرنج
پس به هر جرمی مرنجانم، مکن
هوش مصنوعی: از من بیچاره ناراحت نشو به خاطر هر اشتباهی که مرتکب می‌شوم، پس تو هم به خاطر هر اشتباهی که می‌کنی، ناراحت نکن.
گر گناهی کردم از من عفو کن
ور خطایی رفت تاوانم مکن
هوش مصنوعی: اگر اشتباهی از من سر زده، لطفاً مرا ببخش و برای خطایم مجازات نکن.
تا عراقی ماند در درد فراق
درد با من گوی و درمانم مکن
هوش مصنوعی: تا زمانی که عراقی در درد جدایی باقی مانده، از من حرف بزن و مرا درمان نکن.

حاشیه ها

1393/01/19 08:04
عبداله گراشی

این شعر متناسب است با خواندن در ورزش باستانی قسمت میل گیری