گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰۵

تا کی همه مدح خویش گوییم؟
تا چند مراد خویش جوییم؟
بر خیره قصیده چند خوانیم؟
بیهوده فسانه چند گوییم؟
ای دیده بیا، که خون بگرییم
وی بخت، بیا، که خوش بموییم
ما را چو به کام دشمنان کرد
آن یار که دوستدار اوییم
نگذاشت که با سگان کویش
گرد سر کوی او بپوییم
دانم که روا ندارد آن خود
کز باغ رخش گلی ببوییم
زین به نبود، کز آب دیده
خیزیم و گلیم خود بشوییم؟
گردی است به راه در، عراقی
آن گرد ز راه خود بروبیم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا کی همه مدح خویش گوییم؟
تا چند مراد خویش جوییم؟
هوش مصنوعی: چه زمانی باید به تعریف و تمجید از خود ادامه دهیم؟ تا چند وقت به دنبال آرزوهای خود باشیم؟
بر خیره قصیده چند خوانیم؟
بیهوده فسانه چند گوییم؟
هوش مصنوعی: چندین شعر زیبا بسازیم؟ چرا بیهوده داستان‌های بی‌اساس بگوییم؟
ای دیده بیا، که خون بگرییم
وی بخت، بیا، که خوش بموییم
هوش مصنوعی: ای دیده، بیایید تا با هم گریه کنیم، و ای بخت، بیایید تا با خوشی و زیبایی زندگی کنیم.
ما را چو به کام دشمنان کرد
آن یار که دوستدار اوییم
هوش مصنوعی: دوست ما به دست دشمنان ما را به خواسته‌هایشان راضی کرد.
نگذاشت که با سگان کویش
گرد سر کوی او بپوییم
هوش مصنوعی: اجازه نداد که با سگان در خیابان او پرسه بزنیم.
دانم که روا ندارد آن خود
کز باغ رخش گلی ببوییم
هوش مصنوعی: می‌دانم که درستی ندارد از خود آن معشوق، که از باغ زیبایش بویی بگیریم.
زین به نبود، کز آب دیده
خیزیم و گلیم خود بشوییم؟
هوش مصنوعی: از این حالت رهایی نیست که از اشک‌هایمان بلند شویم و فرش زندگی‌امان را تمیز کنیم؟
گردی است به راه در، عراقی
آن گرد ز راه خود بروبیم
هوش مصنوعی: در راهی که به در می‌رسد، گرد و خاکی وجود دارد؛ عراقی (با نگاهی کنایه‌آمیز) آن گرد و غبار را از مسیر خود برمی‌دارد.