گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰۴

بیا، ای دیده، تا یک دم بگرییم
نیم چون خوشدل و خرم بگرییم
دمی بر جان پر حسرت بموییم
زمانی بر دل پر غم بگرییم
گهی از درد بی‌درمان بنالیم
گهی از زخم بی‌مرهم بگرییم
دل ما مرد، بر تن خوش بموییم
چو عیسی رفت، بر مریم بگرییم
چو کار از دست رفت، این گریهٔ ما
ندارد هیچ سودی، هم بگرییم
خوشا آن دم که با ما یار خوش بود
کنون در حسرت آن دم بگرییم
نشد جان محرم اسرار جانان
بر آن محروم نامحرم بگرییم
تن بیمار ما درهم شد از غم
بر آن بیچارهٔ درهم بگرییم
ز عمر ما دوسه دم ماند باقی
بیا، کین یک دو دم بر هم بگرییم
عراقی را کنون ماتم بداریم
بر آن مسکین درین ماتم بگرییم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیا، ای دیده، تا یک دم بگرییم
نیم چون خوشدل و خرم بگرییم
هوش مصنوعی: بیا، ای چشم، بیایید یک لحظه گریه کنیم، نه از روی غم، بلکه چون افرادی شاد و خوشحال، گریه کنیم.
دمی بر جان پر حسرت بموییم
زمانی بر دل پر غم بگرییم
هوش مصنوعی: لحظه‌ای به زندگی احساس حسرت بزنیم و مدتی بر دل پر از غم خود اشک بریزیم.
گهی از درد بی‌درمان بنالیم
گهی از زخم بی‌مرهم بگرییم
هوش مصنوعی: گاهی از درد و رنجی که چاره‌ای برایش نیست، ناله می‌کنیم و گاهی از زخم‌هایی که بهبود نمی‌یابند، اشک می‌ریزیم.
دل ما مرد، بر تن خوش بموییم
چو عیسی رفت، بر مریم بگرییم
هوش مصنوعی: دل ما به شدت غمگین است، مانند اینکه زیبایی و جذابیت ما هرگز وجود نداشته باشد. پس از رفتن عیسی، برای مریم اشک می‌ریزیم.
چو کار از دست رفت، این گریهٔ ما
ندارد هیچ سودی، هم بگرییم
هوش مصنوعی: وقتی که کار از کنترل خارج شد، این اشک‌هایی که می‌ریزیم هیچ فایده‌ای ندارد. پس بیایید بگرییم.
خوشا آن دم که با ما یار خوش بود
کنون در حسرت آن دم بگرییم
هوش مصنوعی: مبارک است آن لحظه‌ای که با ما دوست خوبی بود، اما اکنون در حسرت آن لحظه به گریه نشسته‌ایم.
نشد جان محرم اسرار جانان
بر آن محروم نامحرم بگرییم
هوش مصنوعی: نتوانستم در برابر غم و رازهای دل محبوب، بر آن کسی که از آن رازها محروم است، گریه کنم.
تن بیمار ما درهم شد از غم
بر آن بیچارهٔ درهم بگرییم
هوش مصنوعی: بدن بیمار ما به خاطر غم، در هم ریخته است و ما باید بر حال آن بیچاره که در رنج است، بگرییم.
ز عمر ما دوسه دم ماند باقی
بیا، کین یک دو دم بر هم بگرییم
هوش مصنوعی: از عمر ما مدت کوتاهی باقی مانده است، بیایید تا این لحظات را با هم اشک بریزیم.
عراقی را کنون ماتم بداریم
بر آن مسکین درین ماتم بگرییم
هوش مصنوعی: بیایید به خاطر عراقی، که در سختی به سر می‌برد، عزاداری کنیم و بر حال او بگرییم.