غزل شمارهٔ ۲۰۲
ز دلتنگی به جانم با که گویم؟
ز غصه ناتوانم، با که گویم؟
ز تنهایی ملولم، چند نالم؟
ز بییاری به جانم، با که گویم؟
به عالم در، ندارم غمگساری
نمیدارم، ندانم با که گویم؟
ز غصه صدهزاران قصه دارم
ولی پیش که خوانم؟ با که گویم؟
چو مرغ نیم بسمل در غم یار
میان خون تپانم، با که گویم؟
فتاده چون بود در دام صیدی؟
ز محنت همچنانم، با که گویم؟
به کام دوستان بودم، کنون باز
به کام دشمنانم، با که گویم؟
مرا از زندگانی نیست سودی
ز هستی در زیانم، با که گویم؟
همه بیداد بر من از عراقی است
ز بودش در فغانم، با که گویم؟
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز دلتنگی به جانم با که گویم؟
ز غصه ناتوانم، با که گویم؟
هوش مصنوعی: از شدت ناراحتی و دلتنگی، نمیدانم با چه کسی صحبت کنم. از غصه و درد، آنقدر ناامید و ناتوان شدم که هیچ کس را ندارم تا با او درد دل کنم.
ز تنهایی ملولم، چند نالم؟
ز بییاری به جانم، با که گویم؟
هوش مصنوعی: از تنهايي خستهام، چند بار دلم را به درد آورم؟ از اینکه هیچکس کنارم نیست و دلم گرفته، با کی باید درد و دل کنم؟
به عالم در، ندارم غمگساری
نمیدارم، ندانم با که گویم؟
هوش مصنوعی: من در این دنیا کسی را ندارم که برایم آرامش بیاورد یا غمهای من را تسکین دهد، و نمیدانم باید این دلتنگیهایم را با چه کسی در میان بگذارم.
ز غصه صدهزاران قصه دارم
ولی پیش که خوانم؟ با که گویم؟
هوش مصنوعی: از ناراحتیهایم داستانهای زیادی دارم، ولی نمیدانم به که بگویم یا به کجا مطرح کنم.
چو مرغ نیم بسمل در غم یار
میان خون تپانم، با که گویم؟
هوش مصنوعی: مثل پرندهای که زخمی و دردمند است، در اندوه یارم غوطهورم و در میان خون اشکهایم غرق شدهام. با کی باید درد خود را بیان کنم؟
فتاده چون بود در دام صیدی؟
ز محنت همچنانم، با که گویم؟
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم به کسی بگویم که در دام سختی قرار گرفتهام؟ از درد و رنجی که دارم، با که حرف بزنم؟
به کام دوستان بودم، کنون باز
به کام دشمنانم، با که گویم؟
هوش مصنوعی: در گذشته در کنار دوستانم خوشحال و راضی بودم، اما اکنون به خاطر دشمنانم دچار ناخوشی و ناراحتی شدهام. حالا نمیدانم با چه کسی باید درد دلم را بگویم؟
مرا از زندگانی نیست سودی
ز هستی در زیانم، با که گویم؟
هوش مصنوعی: زندگی برای من هیچ سودی ندارد و از وجودم تنها ضرر میبینم. حالا این را با کی در میان بگذارم؟
همه بیداد بر من از عراقی است
ز بودش در فغانم، با که گویم؟
هوش مصنوعی: تمام درد و رنجی که بر من میگذرد، از طرف عراقی است. از زمانی که او در حال ناراحتی و ناله است، نمیدانم با چه کسی در این مورد صحبت کنم.
حاشیه ها
1390/07/07 10:10
اهورا
چقدر زیبا و پر سوز و گداز... چه حالی..
1393/03/12 18:06
غلامعلی حامدبرقی
با عرض سلام و احترام در سطر سوم نمی دارم به نظرم "غمی دارم" باید باشد
1393/12/24 20:02
طلوعی احمدی
بیت آخر عراقی خود را مخاطب قرار میدهد و می فرماید من خود را باید کنار بزنم تا به ارامش برسم.

عراقی