گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰۰

تا کی از دست فراق تو ستم‌ها بینیم؟
هیچ باشد که تو را بار دگر وابینیم
دل دهیم، از سر زلف تو چو بویی یابیم
جان فشانیم، اگر آن رخ زیبا بینیم
روی خوب تو که هر دم دگران می‌بینند
چه شود گر بگذاری تو دمی ما بینیم؟
ما که دور از تو ز هجرانت به جان آمده‌ایم
از فراق تو بگو: چند بلاها بینیم؟
خورد زنگار غمت آینهٔ دل به فسوس
نیست ممکن که جمال تو در آنجا بینیم
گم شد آخر دل ما، بر در تو آمده‌ایم
تا بود کان دل گم‌کردهٔ خود وابینیم
گر بیابیم دلی، بر سر کویت یابیم
ور ببینیم رخی، در دل بینا بینیم
روی بنمای، که امروز ندیدیم رخت
ای بسا حسرت و اندوه که فردا بینیم!
روی زیبای تو، ای دوست، به کام دل خویش
تا عراقی بنمیرد نه همانا بینیم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا کی از دست فراق تو ستم‌ها بینیم؟
هیچ باشد که تو را بار دگر وابینیم
هوش مصنوعی: تا کی باید درد و رنج دوری تو را تحمل کنیم؟ امیدی هست که دوباره تو را ببینیم.
دل دهیم، از سر زلف تو چو بویی یابیم
جان فشانیم، اگر آن رخ زیبا بینیم
هوش مصنوعی: اگر دل خود را به تو بدهیم و از بوی موهای تو بهره‌مند شویم، جان خود را فدای تو خواهیم کرد، اگر آن چهره زیبا را ببینیم.
روی خوب تو که هر دم دگران می‌بینند
چه شود گر بگذاری تو دمی ما بینیم؟
هوش مصنوعی: زیبایی تو را که دیگران هر لحظه تماشا می‌کنند، اگر تو یک لحظه ما را هم ببینی، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
ما که دور از تو ز هجرانت به جان آمده‌ایم
از فراق تو بگو: چند بلاها بینیم؟
هوش مصنوعی: ما که به خاطر دوری‌ات به سختی افتاده‌ایم، از جدایی تو بگو تا ببینیم چه سختی‌هایی را باید تحمل کنیم؟
خورد زنگار غمت آینهٔ دل به فسوس
نیست ممکن که جمال تو در آنجا بینیم
هوش مصنوعی: دل من به خاطر غم تو دچار زنگار شده است و این که بخواهیم زیبایی تو را در آن ببینیم، غیرممکن است.
گم شد آخر دل ما، بر در تو آمده‌ایم
تا بود کان دل گم‌کردهٔ خود وابینیم
هوش مصنوعی: دل ما گم شده و ما به در خانه تو آمده‌ایم تا شاید بتوانیم آن دل گم‌شده‌مان را پیدا کنیم.
گر بیابیم دلی، بر سر کویت یابیم
ور ببینیم رخی، در دل بینا بینیم
هوش مصنوعی: اگر دلی پیدا کنیم، در کنار خیابان تو خواهیم یافت، و اگر چهره‌ای را ببینیم، در دل بینای خود آن را احساس خواهیم کرد.
روی بنمای، که امروز ندیدیم رخت
ای بسا حسرت و اندوه که فردا بینیم!
هوش مصنوعی: بر روی خود را نشان بده، زیرا امروز نتوانستیم روی تو را ببینیم. افسوس که ممکن است فردا درد و غم‌های بسیاری را تجربه کنیم!
روی زیبای تو، ای دوست، به کام دل خویش
تا عراقی بنمیرد نه همانا بینیم
هوش مصنوعی: چهره زیبای تو، ای دوست، آنقدر برای من دلنشین است که تا زمانی که عراقی زنده است، نمی‌توانم آن را نادیده بگیرم.