گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰

ناگه از میکده فغان برخاست
ناله از جان عاشقان برخاست
شر و شوری فتاد در عالم
های و هویی از این و آن برخاست
جامی از میکده روان کردند
در پیش صد روان، روان برخاست
جرعه‌ای ریختند بر سر خاک
شور و غوغا ز جرعه‌دان برخاست
جرعه با خاک در حدیث آمد
گفت و گویی از این میان برخاست
سخن جرعه عاشقی بشنید
نعره زد و ز سر جهان برخاست
بخت من، چون شنید آن نعره
سبک از خواب، سر گران برخاست
گشت بیدار چشم دل، چو مرا
عالم از پیش جسم و جان برخاست
خواستم تا ز خواب برخیزم
بنگرم کز چه این فغان برخاست؟
بود بر پای من، عراقی، بند
بند بر پای چون توان برخاست؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ناگه از میکده فغان برخاست
ناله از جان عاشقان برخاست
هوش مصنوعی: ناگهان صدای فریاد و ناله‌ای از خانه می‌نوش بلند شد، صدایی که حاکی از درد و عشق عاشقان بود.
شر و شوری فتاد در عالم
های و هویی از این و آن برخاست
هوش مصنوعی: اختلال و مشکلاتی در دنیا به وجود آمد و سر و صدایی از این طرف و آن طرف بلند شد.
جامی از میکده روان کردند
در پیش صد روان، روان برخاست
هوش مصنوعی: جامی از شراب را در برابر صد نفر ریختند و از آن جمعیت، شوری و نشاطی برخاست.
جرعه‌ای ریختند بر سر خاک
شور و غوغا ز جرعه‌دان برخاست
هوش مصنوعی: قطره‌ای از مشروب بر زمین پاشیده شد و از این عمل صدایی از ظرف آن برخاست که باعث شوری و هیجانی در فضا شد.
جرعه با خاک در حدیث آمد
گفت و گویی از این میان برخاست
هوش مصنوعی: یک جرعه آب و خاک در حال صحبت بودند و در این میان، گفت و گویی به وجود آمد.
سخن جرعه عاشقی بشنید
نعره زد و ز سر جهان برخاست
هوش مصنوعی: عشق به مانند یک نوشیدنی خوشمزه است که وقتی انسان آن را می‌شنود، تغییرات شدیدی در او به وجود می‌آورد و باعث می‌شود تا از همه چیز فاصله بگیرد و به سویی دیگر برود.
بخت من، چون شنید آن نعره
سبک از خواب، سر گران برخاست
هوش مصنوعی: بخت من، وقتی صدای آن نعره‌ی خفیف را شنید، از خواب سنگینش بیدار شد.
گشت بیدار چشم دل، چو مرا
عالم از پیش جسم و جان برخاست
هوش مصنوعی: وقتی که چشم دل من بیدار شد، همه چیز از نظر جسم و جان برای من تغییر کرد و از قبل آگاهی پیدا کردم.
خواستم تا ز خواب برخیزم
بنگرم کز چه این فغان برخاست؟
هوش مصنوعی: خواستم از خواب بیدار شوم و ببینم که این صدای ناله و فریاد از چه چیزی به وجود آمده است.
بود بر پای من، عراقی، بند
بند بر پای چون توان برخاست؟
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به وضعیتی اشاره می‌کند که به شدت تحت تأثیر عشق یا مشکل عاطفی قرار دارد. او تصور می‌کند که در این حالت، به سختی می‌تواند از جایش بلند شود، همچون کسی که به دلایلی در بند و زنجیر است. این تصویر نشان‌دهنده ضعف و ناتوانی شخص در مواجهه با احساساتش است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۰ به خوانش سهیل قاسمی

حاشیه ها

1392/02/19 21:05
امین کیخا

به نظر فرایند افرینش و مسئولیت پذیری ادم را روشن می کند

1392/07/17 10:10
امیر اصغری

اول این که کل شعر استقبال از قصیده خاقانی، و مصرع آخرش تضمین است. مصرع خاقانی البته چنین است؛ «کوه بر پای چون توان برخاست؟».
دوم این که مصرع دوم از بیت پنجم در شعر بالا، غلط است. وزنش یک هجا کم دارد. احتمالا چنین باشد؛ «گفت و گویی از "آن" میان برخاست».
سوم اینکه در مصرع دوم ِ بیت ششم، اگر «وز» بنویسید، یعنی فاصله را حذف کنید، مخاطب عام به غلط نمی افتد و «وَ ز ِ » نمی خواند، که بهتر است.

1402/12/06 23:03
سید علی حسینی

سلام با تشکر ا ز همه دوستان  فکر کنم در  خوانش بیت ششم  مصرع اول سخن خود   مستقل  مورد خطاب بوده و شنونده فغان عاشقی و منظور شاعر. زیرا فغان میکده  ازجامی که زده شده و روانها را ربوده در نهایت محصول ان سخن است و سخن بوده که چشم دل را از خواب بیدارکرده بنابراین گویش در این مصرع میتواند غلط باشد. با تشکر از دوستان فرهیخته و عارف یاد  میگیرم.سپاس از همه دوستان