گنجور

غزل شمارهٔ ۱۹۷

ناخورده شراب می‌خروشیم
خود تا چه کنیم؟ اگر بنوشیم
آنگاه شنو خروش مستان
این لحظه هنوز ما خموشیم
کو تابش می که پخته گردیم؟
از خامی خویش چند جوشیم؟
چون می نخرند زهد و تقوی
پس بیهده ما چه می‌فروشیم؟
از جام طرب‌فزای ساقی
یاران همه مست و ما به هوشیم
گر غمزهٔ مست او ببینیم
هیهات! که باز چون خروشیم؟
هر چند بدو رسید نتوان
لیکن چه کنیم؟ هم بکوشیم
شب خوش بودیم بی‌عراقی
امروز در آرزوی دوشیم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ناخورده شراب می‌خروشیم
خود تا چه کنیم؟ اگر بنوشیم
هوش مصنوعی: ما بدون اینکه شرابی نوشیده باشیم، با شور و هیجان در حال فعالیت و هیاهو هستیم. حالا اگر بنوشیم، دیگر چه کار خواهیم کرد؟
آنگاه شنو خروش مستان
این لحظه هنوز ما خموشیم
هوش مصنوعی: بشنو صدای شاداب و پرجنب‌وجوش این لحظه، در حالی که ما هنوز سکوت کرده‌ایم.
کو تابش می که پخته گردیم؟
از خامی خویش چند جوشیم؟
هوش مصنوعی: در جستجوی نوری هستیم که ما را به کمال برساند. چرا باید از ناپختگی و خامی خود بی‌وقفه ناله کنیم؟
چون می نخرند زهد و تقوی
پس بیهده ما چه می‌فروشیم؟
هوش مصنوعی: وقتی مردم به زهد و تقوا بهایی نمی‌دهند، چرا ما در این زمینه‌ها تلاش و کوشش بی‌فایده‌ای انجام دهیم؟
از جام طرب‌فزای ساقی
یاران همه مست و ما به هوشیم
هوش مصنوعی: از جامی که ساقی می‌ریزد، دوستان همه در حال شادابی و مستی هستند، اما ما هنوز هوشیاریم.
گر غمزهٔ مست او ببینیم
هیهات! که باز چون خروشیم؟
هوش مصنوعی: اگر زیبایی‌های او را ببینیم، بعید است که به حالت واقعی خود بازگردیم و دوباره همان‌طور که قبل از آن بودیم، با صدای بلند و خروش زندگی کنیم.
هر چند بدو رسید نتوان
لیکن چه کنیم؟ هم بکوشیم
هوش مصنوعی: هرچند نمی‌توانیم به او برسیم، اما چه کاری از دست ما ساخته است؟ فقط می‌توانیم تلاش کنیم.
شب خوش بودیم بی‌عراقی
امروز در آرزوی دوشیم
هوش مصنوعی: شب خوبی را در کنار هم داشتیم و امروز در آرزوی شب گذشته هستیم.