غزل شمارهٔ ۱۹۶
ناخورده شراب میخروشیم
بنگر چه کنیم؟ اگر بنوشیم
از بیخبری خبر نداریم
پس بیهده ما چه میخروشیم؟
تا چند پزیم دیگ سودا؟
کز خامی خویشتن به جوشیم
دل مرده، برون کشیم خرقه
وز ماتم دل پلاس پوشیم
این زهد مزوری که ما راست
کس می نخرد، چه میفروشیم؟
با آنکه به ما نمیشود راست
این کار، ولیک هم بکوشیم
باشد که ز جام وصل جانان
یک جرعه به کام دل بنوشیم
شب خوش بودیم بیعراقی
امروز در آرزوی دوشیم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ناخورده شراب میخروشیم
بنگر چه کنیم؟ اگر بنوشیم
هوش مصنوعی: ما از شادی و هیجان که به خاطر شراب نخورده داریم، به وجد آمدهایم. ببین چه حسی به ما دست میدهد اگر واقعاً نوشیدنی بخوریم.
از بیخبری خبر نداریم
پس بیهده ما چه میخروشیم؟
هوش مصنوعی: ما از غافل بودن خود مطلع نیستیم، پس چرا بیفایده اینقدر هیاهو میکنیم؟
تا چند پزیم دیگ سودا؟
کز خامی خویشتن به جوشیم
هوش مصنوعی: چقدر باید برای دلخوشی و شگفتی دیگران تظاهر کنیم؟ باید از نادانی خود بیرون بیاییم و واقعیتمان را بپذیریم.
دل مرده، برون کشیم خرقه
وز ماتم دل پلاس پوشیم
هوش مصنوعی: دل را که از زندگی خالی شده است، با کلاه و عبا به بیرون میآوریم و از غم و اندوه دل خود فرشی بر میافرازیم.
این زهد مزوری که ما راست
کس می نخرد، چه میفروشیم؟
هوش مصنوعی: این زهد و دیانت ظاهری که ما به نمایش میگذاریم، هیچکس آن را نمیخرد و به عبارتی دیگر، ارزشی ندارد. بنابراین، ما در واقع چه چیزی را میخواهیم به دیگران بفروشیم؟
با آنکه به ما نمیشود راست
این کار، ولیک هم بکوشیم
هوش مصنوعی: هرچند که این کار به ما راست نمیآید، ولی باز هم باید تلاش کنیم.
باشد که ز جام وصل جانان
یک جرعه به کام دل بنوشیم
هوش مصنوعی: امیدوارم که از محبت و نزدیکی معشوق کمی بهرهمند شویم و دلخوشی محضی را تجربه کنیم.
شب خوش بودیم بیعراقی
امروز در آرزوی دوشیم
هوش مصنوعی: امشب در حالی خوش هستیم که دیروز از دغدغهها و مشکلات خبری نبود و حالا در آرزوی گذشتۀ آرامشمان هستیم.

عراقی