گنجور

غزل شمارهٔ ۱۶۴

کجایی؟ ای ز جان خوشتر، شبت خوش باد، من رفتم
بیا در من خوشی بنگر، شبت خوش باد من رفتم
نگارا، بر سر کویت دلم را هیچ اگر بینی
ز من دلخسته یاد آور، شبت خوش باد من رفتم
ز من چون مهر بگسستی، خوشی در خانه بنشستی
مرا بگذاشتی بر در، شبت خوش باد من رفتم
تو با عیش و طرب خوش باش، من با ناله و زاری
مرا کان نیست این بهتر، شبت خوش باد من رفتم
مرا چون روزگار بد ز وصل تو جدا افکند
بماندم عاجز و مضطر، شبت خوش باد من رفتم
بماندم واله و حیران میان خاک و خون غلتان
دو لب خشک و دو دیده تر ، شبت خوش باد من رفتم
منم امروز بیچاره، ز خان و مانم آواره
نه دل در دست و نه دلبر، شبت خوش باد من رفتم
مرا گویی که: ای عاشق، نه ای وصل مرا لایق
تو را چون نیستم در خور، شبت خوش باد من رفتم
همی گفتم که: ناگاهی، بمیرم در غم عشقت
نکردی گفتِ من باور، شبت خوش باد من رفتم
عراقی می‌سپارد جان و می‌گوید ز درد دل:
کجایی؟ ای ز جان خوشتر، شبت خوش باد من رفتم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کجایی؟ ای ز جان خوشتر، شبت خوش باد، من رفتم
بیا در من خوشی بنگر، شبت خوش باد من رفتم
هوش مصنوعی: کجایی؟ ای عزیزتر از جانم، شب مبارک باشد بر تو. من رفتم، بیا و خوشی‌هایم را در وجودم ببین، شب مبارک باشد بر تو، من رفتم.
نگارا، بر سر کویت دلم را هیچ اگر بینی
ز من دلخسته یاد آور، شبت خوش باد من رفتم
هوش مصنوعی: ای دلبر، اگر بر سر کوی تو، دل من را ببینی که دلشکسته است، فقط یاد من را گرامی بدار. شبت خوش باد، من از اینجا رفتم.
ز من چون مهر بگسستی، خوشی در خانه بنشستی
مرا بگذاشتی بر در، شبت خوش باد من رفتم
هوش مصنوعی: وقتی که محبت و عشق من را ترک کردی، خوشحالی در زندگی‌ات جا گرفت و من را در درب خانه‌ات رها کردی. شب خوبی برایت آرزو می‌کنم و من از کنار تو می‌روم.
تو با عیش و طرب خوش باش، من با ناله و زاری
مرا کان نیست این بهتر، شبت خوش باد من رفتم
هوش مصنوعی: تو به خوشی و شادی بپرداز، اما من در حال گله و ناراحتی هستم. برای من این وضع بهتر از آن نیست. شب خوشی داشته باش، من می‌روم.
مرا چون روزگار بد ز وصل تو جدا افکند
بماندم عاجز و مضطر، شبت خوش باد من رفتم
هوش مصنوعی: مرا به خاطر دشواری‌های زمانه از وصل تو جدا کردند، و من در این وضعیت ناتوان و نیازمند ماندم. شب تو خوش باشد، من می‌روم.
بماندم واله و حیران میان خاک و خون غلتان
دو لب خشک و دو دیده تر ، شبت خوش باد من رفتم
هوش مصنوعی: من در میان خاک و خون مانده‌ام و حیران هستم، لب‌هایم خشک و چشمانم پر از اشک است. شب خوشی داشته باش، من می‌روم.
منم امروز بیچاره، ز خان و مانم آواره
نه دل در دست و نه دلبر، شبت خوش باد من رفتم
هوش مصنوعی: امروز حال من خیلی بد است و از خانه و کاشانه‌ام دور افتاده‌ام. نه دل خوشی دارم و نه محبوبم همراه من است. شب برای تو خوب باشد، من دیگر می‌روم.
مرا گویی که: ای عاشق، نه ای وصل مرا لایق
تو را چون نیستم در خور، شبت خوش باد من رفتم
هوش مصنوعی: تو به من می‌گویی که ای عاشق، تو شایسته وصال من نیستی؛ چون من لایق تو نیستم. شب خوب و خوشی داشته باش، من می‌روم.
همی گفتم که: ناگاهی، بمیرم در غم عشقت
نکردی گفتِ من باور، شبت خوش باد من رفتم
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به معشوقش می‌گوید که در غم عشق او به ناگهانی می‌میرد، اما معشوق با بی‌تفاوتی پاسخ می‌دهد که باورش نیست و به او آرزوی شبی خوش می‌کند و ادامه می‌دهد که خود را از آن موقعیت دور می‌کند.
عراقی می‌سپارد جان و می‌گوید ز درد دل:
کجایی؟ ای ز جان خوشتر، شبت خوش باد من رفتم
هوش مصنوعی: عراقی جانش را به کسی می‌سپارد و از شدت درد و اندوهش می‌پرسد که ای عزیز، تو کجا هستی؟ تو اهمیت بیشتری برای من داری. شب به خیر، من الان می‌روم.

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"شبت خوش باد من رفتم"
با صدای علی تفرشی (آلبوم شبت خوش باد من رفتم)

حاشیه ها

1387/01/07 15:04
ناشناس

این شعر به نظر من معجزه ای در استفاده از ردیف بلند است. آیا ردیفی طولانی تر از این دیده اید که بدین زیبایی با شعر هماهنگگ باشد؟
نکته جالب تر این است که سنایی که یک قرن قبل از عراقی بوده همین ردیف را در شعرش استفاده کرده است. البته معلوم نیست که کار سنایی دست اول بوده باشد ولی به نظر من شعر عراقی زیبا تر از کار در آمده.

1388/04/17 13:07

سوز عشق و فراق و بی تابی در این غزل بی نظیر موج میزند. حقیقتا که حافظ خوب فرمود:
غزلیات عراقی است سرود حافظ
که شنید این ره جانسوز که فریاد نکرد
سوز و آه جدایی و به پایان آمدن انتظار در حال و هوای عاشق هویداست.

1392/02/24 16:04
ناهید

فوق العاده است...
شبت خوش باد ... من رفتم...!

1395/04/20 20:07
ویدا

عالی...عالی

1395/10/29 01:12
دانیال

در مصرع(ز من دلخسته یاد آور...) دقت کنید که باید بصورت:
ز منِ دلخسته یاد آور
جمله گفته شده باشد اما بدلیل این که مشکل وزنی بجود می آمد شاعر نون را مسکون فرض کرده...
بنظر من قشنگ ترین بیت شعر همینجاس اما چنین مشکلی را هم دارد...
از متخصصین خواهش میکنم توضیح بیشتر بدهند
با تشکر بسیار از گنجور

1397/03/12 12:06

شعر های عراقی واقعا زیباست و اگر شعر دیگری از او می خواهید من گل باغ را پیشنهاد می کنم