گنجور

غزل شمارهٔ ۱۳۲

ای مطرب درد، پرده بنواز
هان! از سر درد در ده آواز
تا سوخته‌ای دمی بنالد
تا شیفته‌ای شود سرافراز
هین! پرده بساز و خوش همی سوز
کان یار نشد هنوز دمساز
دلدار نساخت، چون نسوزم؟
سوزم، چو نساخت محرم راز
ماتم زده‌ام، چرا نگریم؟
محنت زده‌ام، چه می‌کنم ناز؟
ای یار، بساز تا بسوزم
یا با سوزم بساز و بنواز
یک جرعه ز جام عشق در ده
تا بو که رهانیم ز خود باز
ور سوختن من است رایت
من ساخته‌ام، بسوز و بگداز
گر یار نساخت، ای عراقی،
خیز از سر سوز نوحه آغاز
در درد گریز، کوست همدم
با سوز بساز، کوست همساز

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای مطرب درد، پرده بنواز
هان! از سر درد در ده آواز
هوش مصنوعی: ای سازنده‌ی رنج، لطفاً نغمه‌ای بزن! از شدت درد، آن را به آواز درآور.
تا سوخته‌ای دمی بنالد
تا شیفته‌ای شود سرافراز
هوش مصنوعی: تا زمانی که یک معشوقی از درد عشق ناله کند، عشق دیگری می‌تواند به او افتخار کند.
هین! پرده بساز و خوش همی سوز
کان یار نشد هنوز دمساز
هوش مصنوعی: بشتاب! پرده‌ای از شادی برافراز و خوشی را بساز، زیرا هنوز آن یار محبوبت به قربت و نزدیکی نیامده است.
دلدار نساخت، چون نسوزم؟
سوزم، چو نساخت محرم راز
هوش مصنوعی: دوست من به من توجهی ندارد و من نمی‌دانم چگونه بدون او زنده بمانم. اگر من دلم برای او بسوزد، او نمی‌تواند رازهای من را درک کند.
ماتم زده‌ام، چرا نگریم؟
محنت زده‌ام، چه می‌کنم ناز؟
هوش مصنوعی: من در اندوه و غم هستم، چرا نباید گریه کنم؟ به خاطر سختی‌هایی که کشیده‌ام، چه کار می‌توانم بکنم؟
ای یار، بساز تا بسوزم
یا با سوزم بساز و بنواز
هوش مصنوعی: ای دوست، تو طوری رفتار کن که من بسوزم یا اینکه به گونه‌ای مرا مجذوب کن که با عشق و احساس بسازم و از نوازش‌های تو برخوردار شوم.
یک جرعه ز جام عشق در ده
تا بو که رهانیم ز خود باز
هوش مصنوعی: با یک نوشیدن از جام عشق، به عطر و بوی آن توجه کن تا از خودمان آزاد شویم.
ور سوختن من است رایت
من ساخته‌ام، بسوز و بگداز
هوش مصنوعی: اگر سوختن من مقدر شده، من پرچم خود را به همین منظور بر پا کرده‌ام، پس بسوز و بسوزان.
گر یار نساخت، ای عراقی،
خیز از سر سوز نوحه آغاز
هوش مصنوعی: اگر محبوب نمی‌سازد، ای عراقی، از نو شروع کن و فریاد عزاداری سر بده.
در درد گریز، کوست همدم
با سوز بساز، کوست همساز
هوش مصنوعی: در درد و رنج، کیست که با من همدرد و همراه باشد، کیست که با من هم‌آوا و هم‌صدا باشد؟

حاشیه ها

1394/01/29 14:03
م. ف

سلام، به نظر می رسد مصراع دوم این بیت درست تایپ نشده است: ای یار، بساز تا بسوزم
یا با سوزم بساز و بنواز

1397/11/26 02:01
مرتضی عبدالله‎زاده

دو بیت آغازین این شعر را روشنک در برنامه‌ی گلهای رنگارنگ 217ب، که به اسم «کاروان» مشهور است، به زیبایی دکلمه کرده‌اند.

1398/01/07 08:04
سعید نیک تبار

ای یار بساز تا بسوزم/یا با سوزش من بساز و بنواز
اهل فن بفرمایند که درسته ؟

1399/03/11 09:06
مهران

ای یار بساس تا بسوزم
با سوز دلم بساز و بنواز