گنجور

غزل شمارهٔ ۱۱۷

مرا درد تو درمان می‌نماید
غم تو مرهم جان می‌نماید
مرا، کز جام عشقت مست باشم
وصال و هجر یکسان می‌نماید
چو من تن در بلای عشق دادم
همه دشوارم آسان می‌نماید
به جان من غم تو، شادمان باد،
هر آن لطفی که بتوان می‌نماید
اگر یک لحظه ننماید مرا سوز
دگر لحظه دو چندان می‌نماید
دلم با اینهمه انده، ز شادی
بهار و باغ و بستان می‌نماید
خیالت آشکارا می‌برد دل
اگر روی تو پنهان می‌نماید
لب لعل تو جانم می‌نوازد
بنفشه آب حیوان می‌نماید
ندانم تا چه خواهد فتنه انگیخت؟
که زلفش بس پریشان می‌نماید
به دوران تو زان تنگ است دل‌ها
که حسن تو فراوان می‌نماید
چو ذره در هوای مهر رویت
عراقی نیک حیران می‌نماید

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا درد تو درمان می‌نماید
غم تو مرهم جان می‌نماید
هوش مصنوعی: درد تو برایم مانند درمان است و غم تو مانند دارویی برای روح من عمل می‌کند.
مرا، کز جام عشقت مست باشم
وصال و هجر یکسان می‌نماید
هوش مصنوعی: من که به خاطر عشق تو در حال مستی هستم، برایم فرقی نمی‌کند که با تو باشم یا دور از تو.
چو من تن در بلای عشق دادم
همه دشوارم آسان می‌نماید
هوش مصنوعی: وقتی که من تمام وجودم را در عشق گذاشته‌ام، همه مشکلات و سختی‌ها برایم آسان به نظر می‌رسند.
به جان من غم تو، شادمان باد،
هر آن لطفی که بتوان می‌نماید
هوش مصنوعی: غم تو بر جان من سنگینی می‌کند، اما ای کاش هر خوشی و نیکی که ممکن است به من برسد، به من عطا شود.
اگر یک لحظه ننماید مرا سوز
دگر لحظه دو چندان می‌نماید
هوش مصنوعی: اگر در یک لحظه به من عشق نورزد، در لحظه‌ی بعدی این احساس به طرز شدیدی افزایش پیدا خواهد کرد.
دلم با اینهمه انده، ز شادی
بهار و باغ و بستان می‌نماید
هوش مصنوعی: دلم با وجود تمام غم‌هایم، به شادی بهار و زیبایی‌های باغ و بستان نیاز دارد و به آن توجه می‌کند.
خیالت آشکارا می‌برد دل
اگر روی تو پنهان می‌نماید
هوش مصنوعی: اگرچه دل به خاطر تو آرامش ندارد و از عشق تو آشکار است، اما تو ممکن است به ظاهر خود را پنهان کنی.
لب لعل تو جانم می‌نوازد
بنفشه آب حیوان می‌نماید
هوش مصنوعی: لب‌های قرمز و دلنشین تو جان مرا شاداب می‌کند و همچون گل بنفشه، زندگی را به نمایش می‌گذارد.
ندانم تا چه خواهد فتنه انگیخت؟
که زلفش بس پریشان می‌نماید
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چه اتفاقی خواهد افتاد، اما به نظر می‌رسد که زلف او به شدت درهم و برهم است و این می‌تواند باعث ایجاد آشوب شود.
به دوران تو زان تنگ است دل‌ها
که حسن تو فراوان می‌نماید
هوش مصنوعی: دل‌ها در زمان تو تنگ و گرفته‌اند، زیرا زیبایی و حسن تو به قدری زیاد است که همگان را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
چو ذره در هوای مهر رویت
عراقی نیک حیران می‌نماید
هوش مصنوعی: مانند ذره‌ای در فضای محبت چهره‌ات، عراقی به خوبی دچار حیرت و شگفتی به نظر می‌رسد.