گنجور

غزل شمارهٔ ۱۰۳

هر که او دعوی مستی می‌کند
آشکارا بت‌پرستی می‌کند
هستی آن را می‌سزد کز نیستی
هر نفس صدگونه هستی می‌کند
هر که از خاک درش رفعت نیافت
لاجرم سر سوی پستی می‌کند
دل که خورد از جام عشقش جرعه‌ای
بی‌خبر شد، شور و مستی می‌کند
دل چو خواهم باختن در پای او
جان ز شوقش پیش دستی می‌کند
چند گویی کو جفا تا کی کند؟
ای عراقی، تا تو هستی می‌کند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که او دعوی مستی می‌کند
آشکارا بت‌پرستی می‌کند
هوش مصنوعی: هر کس که به طور علنی ادعای مستی و سرخوشی می‌کند، در واقع به نوعی به بت‌پرستی و عبادت چیزهای غیرالهی مشغول است.
هستی آن را می‌سزد کز نیستی
هر نفس صدگونه هستی می‌کند
هوش مصنوعی: وجود سزاوار این است که از عدم، در هر دم اشکال مختلفی از وجود پدید آورد.
هر که از خاک درش رفعت نیافت
لاجرم سر سوی پستی می‌کند
هوش مصنوعی: هر کسی که به خاطر تلاش و کوشش خود به جایگاهی نرسد، در نهایت به سمت پایین و عزلت نگاه می‌کند.
دل که خورد از جام عشقش جرعه‌ای
بی‌خبر شد، شور و مستی می‌کند
هوش مصنوعی: دل وقتی که از جام عشقش یک جرعه بنوشد، بی‌خبر از اطرافش به شور و شوق و مستی می‌افتد.
دل چو خواهم باختن در پای او
جان ز شوقش پیش دستی می‌کند
هوش مصنوعی: وقتی بخواهم دل خود را در راه او فدای کنم، جانم به خاطر شوقی که دارم، زودتر از من به او می‌شتابد.
چند گویی کو جفا تا کی کند؟
ای عراقی، تا تو هستی می‌کند
هوش مصنوعی: چند بار باید بگویی که بی‌رحمی ادامه دارد؟‌ای عراقی، تا زمانی که تو هستی، این بی‌رحمی ادامه خواهد داشت.

حاشیه ها

1400/11/02 20:02
هَزار

زیبا بود