گنجور

غزل شمارهٔ ۱۰۱

چو چشم مست تو آغاز کبر و ناز کند
بسا که بر دلم از غمزه ترکتاز کند
مرا مکش، که نیاز منت بکار آید
چو من نمانم حسن تو با که ناز کند؟
مرا به دست سر زلف خویش باز مده
اگر چه همچو خودم زود سرفراز کند
منم چو مردم چشمت، به من نگاهی کن
که اهل دیده به مردم نگاه باز کند
چگونه دوست ندارد ایاز را محمود؟
که او نگاه به چشم خوش ایاز کند
ز جور تو بگریزم، برم به عشق پناه
که از غم تو مرا عشق بی‌نیاز کند
نیاز و ناز من و تو فرود برد به دمی
نهنگ عشق حقیقت دهن چو باز کند
ازین حدیث، اگرچه ز پرده بیرون است
زمانه پردهٔ عشاق بس که ساز کند
به آب دیده عراقی وضو همی سازد
چو قامت تو بدید آنگهی نماز کند

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو چشم مست تو آغاز کبر و ناز کند
بسا که بر دلم از غمزه ترکتاز کند
هوش مصنوعی: وقتی چشمان زیبا و ناز تو به روش خاصی به من نگاه می‌کنند، بسیاری از اوقات این نگاه می‌تواند قلب مرا از غم و اندوه پر کند و به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
مرا مکش، که نیاز منت بکار آید
چو من نمانم حسن تو با که ناز کند؟
هوش مصنوعی: مرا نکُش، چون وقتی من نباشم، زیبایی تو به چه کسی می‌تواند ناز کند و نیاز تو از من برآید؟
مرا به دست سر زلف خویش باز مده
اگر چه همچو خودم زود سرفراز کند
هوش مصنوعی: به من اجازه نده که با دست‌های پر زلفت به دام بیفتam؛ هرچند که ممکن است مانند خودم زود به موقعیت بالایی برسم.
منم چو مردم چشمت، به من نگاهی کن
که اهل دیده به مردم نگاه باز کند
هوش مصنوعی: من هم مثل دیگران به چشم تو نیاز دارم، به من توجهی کن چون کسانی که می‌توانند ببینند، به مردم نگاه می‌کنند.
چگونه دوست ندارد ایاز را محمود؟
که او نگاه به چشم خوش ایاز کند
هوش مصنوعی: محمود چگونه می‌تواند ایاز را دوست نداشته باشد؟ که او با نگاهی دلنشین به چشمان ایاز می‌نگرد.
ز جور تو بگریزم، برم به عشق پناه
که از غم تو مرا عشق بی‌نیاز کند
هوش مصنوعی: از ظلم و ستم تو فرار می‌کنم و به عشق پناه می‌برم، زیرا عشق می‌تواند مرا از غم و اندوه تو بی‌نیاز سازد.
نیاز و ناز من و تو فرود برد به دمی
نهنگ عشق حقیقت دهن چو باز کند
هوش مصنوعی: نیاز و زیبایی من و تو باعث شد که در یک لحظه، عشق واقعی به گونه‌ای عمیق و شگرف ظاهر شود، همان‌طور که وقتی دهان یک نهنگ باز می‌شود.
ازین حدیث، اگرچه ز پرده بیرون است
زمانه پردهٔ عشاق بس که ساز کند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که با وجود اینکه این داستان علنی شده و از راز خارج شده است، زمانه و شرایط به گونه‌ای هستند که هنوز هم برای عاشقان زمین تا آسمان امکان ایجاد و شکل‌گیری داستان‌ها و ماجراهای جدید وجود دارد. عاشقان همچنان می‌توانند در تاروپود عشق خود پیچیدگی‌ها و زیبایی‌های تازه‌ای را ببینند.
به آب دیده عراقی وضو همی سازد
چو قامت تو بدید آنگهی نماز کند
هوش مصنوعی: عراقی در حالی که با اشک‌هایش وضو می‌گیرد، وقتی قامت تو را می‌بیند، آنگاه نماز می‌خواند.

حاشیه ها

1396/07/25 10:09
نوید

به نظر میرسد در مصراع دوم بیت دوم سکته وجود داشته باشد:
چو من نمانم حسن تو با که ناز کند؟