شمارهٔ ۱۰
نشناخته ای، ای دل بیدانش و درد
خاک از زر و سنگ از گهر و خار از ورد
در سایه فسرده، لاف خورشید زنی
ای سایه دیوار طبیعت پر ورد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نشناخته ای، ای دل بیدانش و درد
خاک از زر و سنگ از گهر و خار از ورد
هوش مصنوعی: ای دل، تو از حقیقت و دردهای زندگی بیخبری و نمیدانی که در میان طلا و سنگ، در میان گوهر و خار، چه چیزهایی نهفته است.
در سایه فسرده، لاف خورشید زنی
ای سایه دیوار طبیعت پر ورد
هوش مصنوعی: در سایهای که رنگ و زندگیاش کمرنگ شده است، تو خود را مانند خورشید بزرگ و پرشکوه جلوه میدهی. ای سایهای که به دیوار طبیعت تکیه کردهای، تو هم در این فضای خنک و خاموش موجودی با ارزشی هستی.